دلم میخواد بهش خیانت کنم

خانواده شوهرش پشت سرش گفتن چل بوده روانی بوده... میزده سرش یهو خروش میکرده و ما چقدر ابروداری کردیم کسی نفهمه

چیزی نیست که با گفتن چند خط حرف بخوای مشکلتو حل کنی.متاسفانه آدم عاشق منطق و صبر حالیش نمیشه و همیشه بیقراره و به خاطر همین بی صبریش سوتی زیاد میده و مثل بچه ها رفتار میکنه و انتظار عکس العمل سریع از طرف مقابل داره ولی یه مرد از زنی خوشش میاد که کنارش حس کنه نه مقابلش.حس کنه با ازدواج یه دوست پیدا کرده نه اینکه مسعولیتش اضافه شده.البته اینا واسه یه مرد عادیه و از اخلاق و رفتار شوهرتون اطلاعی ندارم و اینا همه اش نسبیه.سعی کن عجول نباشی.آروم باش.سخته و تنها راهش اینه.سعی کن یه تکیه گاه و آدم عاقل یاشی برا شوهرت.همه ی اینا بستگی به اخلاق و فرهنگ و تحصیلات و درک و شعور شوهرت داره که نیجه بده یا نه.ولی در کل هیپ وقت سعی نکنید یه رابطه ی خراب شده و رابطه ی که به ان مرحله رسیده رو احیا کنید.

بخدا به وقت همین اذان راست میگم...انقدر پشت سرش گفتن ک همه حق رو به شوهرش دادن. انقر زن خوبی بود مهربون دلسوز خانم بود

اره مرگش وحشتناک دردناک و غم انگز بود خیلی دوستم ناراحته . خیلی زخم زبون شنیده 

منم همین رو میگم اون بنده خدا خیلی اذیت شده ک بدترین شکل خودکشی و مرگ رو انتخاب کرد به خودش و سه تا دخترش ستم کرد... خواهرشوهر و شوهرشم هیچیش نشده و کلی هم بقیه برای اونا دلسوزی کردن. منظورم ازین ک ازنارو گفتم این بود اگه خودت رو بکشی هیچکس نمیگه بنده خدا چقدر سختی کشیده میگن روانپریش و چل و مجنون بوده

عزیزم سعی کن از کوره در نری یعنی وقتی سوهرت نیش میزنه بیخیال باش سخته ولی ممکنه

دقیقیا حس میکننم موقیتتونو و میدونم چی میگید و این روزا رو من خودمم تجربه کردم.البته آدم بده من بودم.اگه تو دلش جایی داشته باشین این رفتار رو باهاتون نمیکنه و در کل شما جایگاهی تو فکر و قلبش ندارین چون زیادی محلش گذاشتین.مردها یه وقتایی دوست دارن تنها باشن و دقیقا همین وقت زنها اسرار میکنن که پیششون باشه و بزرگترین باگ خلقته.سعی کن غرور و شخصیت خودتو حفظ کنی.محبت باید از ته دل بیاد و نمیشه گدایی کرد.خودتو کوچیک نکن.رابطه رو درستش نمیکنی که هیچ،غرورتو هم از دست میدی و بعدا بابت این رفتارت شدیدا پشیمون میشی.سعی کن خودت خودتو بسازی و منتظر نباش اون تو رو با رفتاراش بسازه و بهت اهمیت بده تا تو مهم بشی.خودت باید تصمیم بگیری خودتو و رفتارا و احساستتو کنترل کنی.در کل فک نکنم جایی تو قلبش داشته باشی و زندگیمون تو حالت عادی سخت و زجر آوره ،چه برسه به اینکه بهخوای با یه آدم بی احساس 40 سال زندگی کنی.خودتو دوستداشته باش.قوی باش و برا نجات خودت یه راه منطقی و درست و در شان خودت انتخاب کن.میدونم گفتن این حرفا راحته و عمل کردنش سخت ولی تنها راه چاره است

سعی کن خونسرد وآروم باشی.اینجوری بهتر فکر و عمل میکنی

عزيزم 

من چند مورد همين مساله رو ديدم كه با يه روش جواب گرفتن 

فقط بايد بتوني يه مدت خوددار باشي 

يه مدت سعي كن به خودت برسي  ورزش كن به ظاهرت برس ( البته نه اينكه بخواي عجيب غريب به نظر بياي)  فقط اينكه شوهرت حس كنه براي خودت ارزش قايل ميشي ، بعدشم اصلا اصلا اصلا هر كاري هم كرد نه غر بزن نه گله كن ، يه لبخند بزن بگو باشه باشه عزيزم!

نه بي محليه نه توهين 

فقط كم توجهي مودبانه 

براي خودت تفريحات درست كن و جوري باش كه اين حس رو بهش بدي كه بدون تو هم ميتونم زندگي كنم و خوشحال باشم 

چند ماه اينطوري باش

مطمعن باش اين سيستم جواب ميده 

شك نكن 

موفق باشي عزيزم