خونه رو مادرشوهرم ژد به نام خودش

اگر الان اینو بگن خیلی بهتره تا دو سال یا یه سال دیگه اینو بگن انقد گرونی شده که اگر بخواین همین 700میلیون رو بزارین توو این خونه چند سال دیگه که بحثو دعوا شد و خواستن همین پول رو بهتون بدن و بگن همینقدر دادین و نخوان حقتونو به روز بهتون بدن هیچی نمیتونین باهاش بخرین چه بسا با سودش هم اگر بهتون بدن بازم نمیتونین خونه بخرین... اگر مطمنی که خونواده شوهرت ممکنه حقتونو بخورن یا یه عمری بهشون وابسته باشین هفتصد تومنتون رو بگیرین طلاهاتم ازشون تمامو کمال بگیر بعده یه مدت طلاهاتو بفروش با همون هفتصدتا شوهرت و اون طلاها یه خونه بخرین خیلی بهتره تا اینجوری پولتون توو دسته دیگران باشه و اونا براتون تصمیم بگیرن .. همه توی این تاپیک قسمته خوبه ماجرا رو دیدن و خیرخواهیه خونواده شوهر رو در نظر گرفتن اما اگر یه در صد خونواده شوهرت بخوان به قول و قرارشون عمل نکنن بازنده شمایین .

ناراحت نشی اسی ولی نمیدونم چرا وقتی نمیتونن روی پسرشون حساب کنن که از پسه زندگی برمیاد یا نه و از ترسشون امواله پسرشون هم به نامه خودشون میزنن و مطمن هستن که پسرشون ساده لوحه و نمیتونه امواله خودش رو مدیریت کنه دیگه چه کاریه براش زن میگیرن.. مگه ازدواج برای مستقل شدن و خونواده تشکیل دادن نیست؟نباید طرف مرد باشه که بهش زن بدن؟ بچه بازیه که مردم دخترشون رو بدن به پسری که خونوادش هم روش حساب نمیکنن؟ .. مگر دختره مردم بازیچه‌ست یا خونه پدر و مادرش جاش تنگه.. که بیاد نون خوره اینو اون بشه به یه نفر شوهر کنه اما به دسته ده نفر باید نگاه کنه... چطور خونواده شوهر اعتماد ندارن که زنه پسرشون یه وقت نیاد مال و امواله پسرشونو بالا بکشه بعد همون زن باید به خونواده شوهر اعتماد کنه و بزاره امواله شوهرش دسته خونواده‌ش باشه؟وقتی قراره شوهرت قسط بده کیه که این وسط باید کم بخوره کم بپوشه کم بگرده مو سفید کنه تا قسط‌ها رد بشن..‌ کی خونواده شوهر میخوان بفهمن که این عروس هم داره عمرشو میزاره توو زندگی پسرشون و عمره آدم قیمت نداره...