دقیقا روز اولی که اینجا عضو شدم خیلی دلم شکسته بود و ناامید بودم در حدی که همش فکر خودکشی تو سرم بود
خاستگاری و ازدواجم بهم خورد و همش فکر میکردم دیگه کلا آیندم سوخته و دیگه هیچکسو مثل اون نمیتونم پیدا کنم تا رسید یه سال پیش که خدا معجزشو بهم نشون داد یکیو گذاشت سرراهم که الان هرکاری میکنه واسه حال خوبم
هیچوقت فکرشو نمیکردم بازم بشه حالم خوب بشه چون خیلی حس بدی داشتم کارم همش شده بود گریه
و فکر به خودکشی ولی وقتی خدا یکیو گذاشت سر راهم فهمیدم گ اون اتفاق باید میفتاده تا یکم به خودم بیام و بد و خوبو تشخیص بدم
اون طرف چون بهش وابسته بودم حتی اگه بدی هم میکرد هیچی نمیگفتم و حالم کنارش خوب نبود ولی میگفتم بره دیگه آینده ای ندارم ولی الان میگم خدایا مرسی که نزاشتی آینده من با اون رقم بخوره الان دارم میفهمم خوشبختی چیه حال خوب چیه
واسم دعا کنید اینسری خاستگاریم خوب پیش بره🥲❤️🩹
داستان خاستگاری قبلیم اولین تاپیکمه که اینجا ثبت کردم