پدرم فوت شده برادرمم مجرده اما صبح تا شب سر کاره خونش قدیمیه دلش نمیخواد اونجا بمونه همه اش ایراد میگیره چند بار تا حالا بهم گفته اونیکی اتاقتونو بذارید من بیام اونجا زندگی کنم با برادرمم آبش تو یه جوب نمیره ما هم خودمون مستاجریم انقدر یکبار اصرار کرد به شوهرم گفتم نظرت چیه اگر مامانم بخواد بیاد باهامون زندگی کنه قبول نکرد گفت من میخوام زندگی مستقل خودمو داشته باشم از این کارا خوشم نمیاد حقم داره ولی باز مامانم نامحسوس رو مخ من میره میگه همه اش تنهام (درصورتیکه من یکی دو روز درمیون بعضی وقتا هر روز بهش سر میزنم) یا سر کار داداشم به خونه ما نزدیکه میگه شما دو تا که پیش همید من اینجا تنها موندم درصورتیکه من داداشمو فقط خونه مامانم اینا میبینم خونه ما نمیاد یا همه اش میگه فلانی برای مامانش خونه پیدا کرده شیک و امروزیه(آخه پولم نداره بخواد خونه اجاره کنه ما هم وسعمون نمیرسه میگم که خودمونم مستاجریم) کلا خیلی توقع داره از من گاهی از شکایتاش واقعا خسته میشم از اینکه کاری هم از دستم بر نمیاد گریه ام میگیره واقعا ناشکره تو خونه خودش نشسته اجاره ای هیچیم نمیخواد بده واقعا نمیدونم چشه چرا اینقدر بیقراری میکنه
والا مامانت توقعش زیادیه که بیاد تو اتاق خونه شما!!!!
مادرشوهرتچنینحرفی بزنه چه حسی دست میده بهت
ادم بعد ازدواج زندگی مستقل خوشو میخاد
من که اهل عشق و عاشقی نبودم اما تو از کنارم رد شدی و جانم به دکمه پیراهنت گیر کرد.... خیلی طول نکشید تا بفهمم که چقد بی انتها دوستت دارم از موی سر تا ناخن پایت را، رویت را،بویت را، صورتت ،سیرتت، رفتارت ،گفتارت، حرکاتت،اطوارت،سخنت،سکوتت،نگاهت، خنده ات،شرمت،جسارتت،مهرت همه و همه رو دوست دارم اصلا نخواستنی در وجود تو نیست ❤️
یکی از اشناهامون قبول کرد بخاطر اینکه اجارها بالاس و البته رابطه صمیمی با مادر دختر داشت مثل مادر خو ...
من که والا خودمم دلم نمیخاد حتی مادرنازنینخودم بیان تو خونم زندگی کنن دیگه ادم اون راحتی که باید رو نداره همش انگار یه غریبه یه مهمون تو خونت نشسته
بله وقتی مرد نیاز مالی داشته باشه شاید مجبور شه قبول کنه
من که اهل عشق و عاشقی نبودم اما تو از کنارم رد شدی و جانم به دکمه پیراهنت گیر کرد.... خیلی طول نکشید تا بفهمم که چقد بی انتها دوستت دارم از موی سر تا ناخن پایت را، رویت را،بویت را، صورتت ،سیرتت، رفتارت ،گفتارت، حرکاتت،اطوارت،سخنت،سکوتت،نگاهت، خنده ات،شرمت،جسارتت،مهرت همه و همه رو دوست دارم اصلا نخواستنی در وجود تو نیست ❤️
این که ببن شوهرتو مامانت موندی درک میکنم منم همیشه وضعیتم همینه شوهرم یه یچز میگه مامانم یه چیز حقم باشوهرمه مامانم متوجه نمیشه هرچی برااش توضیح میدم بهشم نمیتونم باتندی صخبت کنم چون دلش میشکنه (چنبار از کوره در رفتم فاییده ایم نداشته) از اون طرفم کاملا حق باشوهرمه دلش میخواد مستقل باشه و یه سری چیزا که حق طبیعیشه ولی مامانم درک نمیکنه برومشاور عزیزم خیلی سخته بزرگترا یه چیزایی و متوجه نشن و تازه اصرار و پافشاری هم بکنن برو مشاور شاید یه راهکار خوب داد
(اگه سوال شرعی داشتین تاجایی که بلد باشم جواب میدم مخصوصا درمورد احکام بانوان )راستی راه چاره واسه شپش قطره کیمیا هست سوال داشتید تو یکی از تاپیکام بپرسید❤️