من اینجوری بودم خونه مادرشوهرم میرفتم یا اونا میومدن وقتی سرم خلوت میشد میرفتم تو گوشی بعدش فهمیدم مادرشوهرم ناراحت میشه منم دیگه اونجا برم یا اونا بیان اصلا سمت گوشی نمیرم مگر کسی زنگ بزنه یا پیام بده یا کار خیلی واجب داشته باشم
خودمو گذاشتم جای طرف مقابل دیدم حق دارن
طفلی گفته زندگیت به هم نخوره حالاشماخودت روبزن به ندونستن اگه مادرشوهرت رودیدین اصلا به روش نیار بفهمه برات حرفاش مهم نیست
می‌دونم عزیزم مادر شوهر خواهر شوهر منم خیلیییی اذیتم کردن
من درسته خیلی کم رفت و آمد میکنم خیلیم رسمی رفتار میکنم باهاشون همیشه
ولی کلا اینکه مهمون برات بیاد یا بری مهمونی همش گوشی دست طرف باشه خیلی آزاردهنده هست
مثلا من دیشب با همسرم و پسرم رفتیم خونه ی بابام ...برادرم کلا سرش تو گوشی بود باهاش حرف می‌زدی اصلا نمی شنید که جواب بده یا همسرم و پسرم باهاش حرف میزدن با کلی مکث و تاخیر جواب میداد
خب خیلی بهم برخورد ...درسته منظورش بی احترامی نبود ولی من بهم برخورد راستش و زودم بلند شدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
