دقیقا موافقم
میگن دو برادر بودن که برای کار به یک کشور دیگه میزن. برادر اولی وقتی پول میفرستاد زنش همه رو خرج رسیدگی به خونه و زندگی میکرد و کلی قناعت بیش از حد
ولی برادر دومکه پول میفرستاد خانمش اون پول رو خرج رسیدگی به خودش میکرد و روز به روز جوونتر و شیکتر میشد. تا اینکه دو برادر برمیگردن. با پول و وضع خوب
برادر اولی بهترین جای شهر خونه میخره و میبینه تیپ و قیافه زنش به اون منطقه و خونه نمیخوره. حق و حقوقش رو میده و طلاق و گرفتن زن جدید
اما برادر دوم که میاد میبینه به به زنش چی شده میگه این منطقه و این خونه در شان زنم نیست. میره بهترین منطقه خونه میگیره و با کلی امکانات و زنش رو حلوا حلوا کنون میبره اون خونه
عزیزم زنی که خرج نداره ارج نداره