دیگه باهم حرف نمیزنیم .هم سن و سال هستیم راز هامونو بهم دیگه میگفتیم سربسته بگم با هم خیلی راحت بودیم تا اینکه تو 15 سالگیمون به دلایلی ازش جدا شدم . بقیهفامیل خیلی سعی کردن ما رو آشتی بدن اما من بخودم قول دادم تا اخر عمرم باهاش قهر میمونم دیگه حتی با مامانش هم هیچ بهش نه نگاه نه سلام خداظ نمیگم حالا اگه مامانش سلام داد بمن فقط جواب سلامشو میدم . به این وضعیت راضی نیستم ولی دیگه چکارش میشه کرد .
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.