مرده مسن بود،۵۰به بالا،اول شروع کرد اینکه خطتتون مال کجاست،گفتم فلان جا گفت اره چون خط تهران نیست واسه همین پرسیدم
دیگه منم دیدم هی سوال میپرسه سر ادب جواب میدادم و با بچه هم بودم
یهو کفت چرا اومدید این شهر گفتم بخاطر کار همسرم و دیگه جواب ندادم،بحث تنهایی و خانواده رو کشید وسط یک کلمه گفتم خیر خانوادم این شهر نیستن
مرتیکه اومده میگه حیف نیست تنهایی،یه دوست پسربگیر حال کن و لذت ببر،منم فلان جا بودم اینکارو میکردم و..همونجا کلی بارش کردم (کلا این مسیر دو دقیقه نبود ک این همه شر وور گفت)گفتم شما ناسالمی وگرنه اینکارا مار ادم سالم میست و دیگه جوابشم ندادم،تو اسنپ امتیاز منفی گذاشتمم و خود اسنپم زنگ زدم و ثبت کردم شکایتمو و کلی معذرت خواهی کردن
ولی موندم این مرتیکه چی تو خودش دیدد،چیتو من دید با بچه چهارساله ک همچین شکری خورد ،نه ارایشیداشتم نه چیزی بخدا حالم داغونه نمیدونم چطوری خودمو اروم کنم