خواهرم نزدیک ازدواجش بود
که داداش شوهر خواهر داماد فوت کردند
حالا تمامی مراسماتشون عقب افتاد این هیچی
الان مامانم زنگ زده خبر بده میگه فردا به شوهرت بگو تا باهم بریم فاتحه
میگم مامان اخههه خیلی دوره
اصلا ما تاحالا ندیدیمشون
اینقدرررر مامانم توقع داره میگه نه باید بیاین احترام بگذارین
( الان همین چند وقت پیش عموی شوهرم فوت شد نه مامانم اومد نه خواهرم) بعد من باید بلند بشم با یه بچه کوچک برم مراسم
شوهرمم سرکاره
گفتم نه مامان توقع ایجاد نکنید
شوهرم که نمیاد منم دلم نمیخواد بیام اما از بس شما اصرار میکنید به خاطر شما میام
اخه چه نسبتی با ما داره دقیقا
اینقدر دور
شما بودین شوهرتونم برمیداشتید برید؟