2777
2789

سلام

خواهر من ۲۲ سالشه

یه سال پیش یکی از موجه ترین خانواده های فامیل اومدن خواستگاریش

پسر خوش بر و رو،ورزشکار،قد بلند،خوش اخلاق،کاری،پولدار،خانواده دار و...

هر چی از محسناتش بگم کم کفتم،با پدر مادر،باشخصیت،سالم

خواهرمم بدش نمیومد،ما هم از خدا خواسته،قرار شد یه مدت رفت و آمد کنن تا به تفاهم برسن و..

قرار بر این شد ما سر دوهفته جواب بدیم ک آبجیم گفت نه

هر کاری کردیمم دلیلشو نگفت

دو ماه بعد یکی از خانواده های نزدیک خودمون ک خیلی خانواده نرمالی نیستن زنگ زدن واسه پسر آنرمالشون

بابا من ک همون پشت گوشی عذرشونو خواست و جواب رد داد ولی خواهرم قشقرق ب پا کرد ک الا و بالا این پسره

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دوست ندارم از مشخصات این آقا بگم

هر چه بد ها،همه دارن،ایشون یکجا دارند

الان علاوه بر حسرت انتخاب غلط خواهرم،مشکلم با این پسر اینه ک حریم خصوصی سرش نمیشه

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

من از خواهرم بزرگترم

با اینکه ایشون دو سال از من بزرگتره اصلا احترام نمیذاره

هر حرفی میزنه،مثل خاله زنکا هر تیکه ای میندازه

گیر ب ازدواج نکردنم میده

همه جای خونه سرک میکشه

الکی خوشه

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

جاتون بودم بیخیال میشدم میدونم حق دارید ولی اونا کار خودشونو میکنن در نهایت ، شاید واقعا همو دوست دارن و پسره قراره عوض بشه، البته اگه خوشبین باشیم

بامدادیست پی هر شب تاری آری🌱

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز