بابا خوب نمیخوام درس بخونم مگه زورههه گیر یه مشت نفهم افتادم

سه سال پیش که کلاس نهمی بودم موقع انتخاب رشته جنگ جهانی داشتیم عاشق هنرستان بودم و خانوادم گفتن فقططط رشته نظری. زورم نرسید فرستادنم رشته نظری. افسردگی شدید گرفتم چون مدرسمم تیزهوشان بود اوضاع بدتر شد خودمو کشتم قرص خوردم بیمارستان بستری شدم. بعد اون توقع داشتم که حداقل اجازه بدن رشتمو عوض کنن نذاشتن. منم کوتاه اومدم. الان سال اخری ام خیلی اهمیتی به چیزی نمیدم برای کنکور یه تایمی مطالعه دارم ولی چون هدف اصلیم نیست استرسی ندارم. خانوادم ول نمیکنن. مامانم چپ میره راست می‌ره مقایسه می‌کنه هی میگه دختر عموت قراره پزشکی قبول بشه. فلانی دانشگاه شریف میره. فلانی درصد آزمونش۸۰ شده تو چیکار میکنی؟؟  دیگه دارم روانی میشم حتی مرگ خودکشی هم برام بی فایدس😭شاید بگید برای ایندته ولی مگه ممکن نبود من تو هنرستان موفق تر بشم ؟؟