فراری بودن بچه ها از مدرسه

منم جواب بدم؟دانش اموزم

دختر کوچیکم کلاس سومه که به زور میره حالا بزرگه مشتاقتر بود

تنبل نیستا ولی جو رو دوست نداره معلم شادی نداره 

برای بچه های من اینه جوابهاش 

۱ـساعت شروع مدرسه ،چی میشد مدرسه از ۹ شروع میشد این معمترین دلیل هست که بچه های من میارند برای تنفر از مدرسه 

۲-درسهاشون جذاب نیست درسهای عملی که به درد آیندشون بهوره ندارن یه مشت درس دارند که شاید ققط ۲۰ درصدش به در زندگی کردن بخوره 

۳-فرق گذاشتن و مقایسه بچه ها با هم تو محیط مدرسه 

۴- خود فضای مدرسه اصلا جذاب نیست 

۵-بی احترامی کردن و توهین کردن اولیای مدرسه به بچه ها با عنوان تربیت کردنشون

در  کلاس نهم 

معتقده درس ها هیچ تاثیری برای آینده اش نداره 

و مستقیم باید مباحثی که مربوط به شغل آینده اش هست تو این سن شروع بشه که بتونه زودتر وارد بازار کار بشه  و خوندن درسی مثل عربی و .... لازم نیستو تاکیدش روی یادگیری مهارت هست.

مرسی 

1- اولین بار کی ( در چه سنی) کودک یا نوجوان اطرافتون از بی علاقگیش برای رفتن به مدرسه گفت؟از سال دهم

2- چه دلایلی برای این بی علاقگی بیان کرد؟

دلیل زیاد دارم خیلی زیاد من مشکلی با درسا ندارم مشکلی با هیچی ندارم مشکلم آدمای اونجاست تا نهم مدرسم پایین شهر بود همه آدما شبیه خودم بودن زیاد بچه پولدار نبودن و کسی کسیو اذیت نمی‌کرد درسته سال نهم با معلم اینا زیاد بحثم شد(میگفتن تو بچه پایینی بری مدرسه های رشته های نظری اذیت میشی چون اون ماله بچه هایی هستش که مامان باباشون معلم دکترن و تو اون مدرسه هم همه این واقعیت رو قبول کرده بودن جز من و سر این دعوا زیاد بود)ولی مدرسه جدید طبق گفته همون معلما همه مدرسهه چه دانش آموزاش چه معلماش عجیب غریبن از کل مدرسه انگاری فقط یدونه من بچه فقیر اون مدرسم و نمیدونم اینو کدوم بی پدر مادری تو کلاسمون گفته و همه میبینم فقط دوست دارن خردم کنن دلیلشون چیه؟ یبار یکیشون گفت نمیشه که ماها که سطح زندگیمون بالاس  با تو همکلاسی باشیم و با ما هم سطح باشی با اینکه درسمم به نسبت اونا خیلی بالاس این باعث شد منه دختر اجتماعی تبدیل بشم به یه دختر بی اعتماد به نفس :)دهم خیلی سعی کردم نرم مدرسه نشد بزور مامانم می‌فرستاد نمیتونستمم دلیلمو بگم چون ناراحت میشدن الکی بهونه میاوردم مریضم و... ولی امسال خداروشکر دوازدهمم مدیرمون اوکی رو داد که اونایی که یکم تو درس قوی ان نیان بمونن خونه بخونن و خودم تو خونه میخونم ولی اسم مدرسه میاد تن و بدنم می‌لرزه :) 

3- چه راهکارهایی را برای ایجاد علاقه تجربه کردید و ایا جواب گرفتید؟ با آدمای کلاس رفیق شدم نه بعدش از  همونا هم ضربه خوردم و سعی کردم رو اعتماد به نفسم کار کنم و تو مدرسه موقع حرف زدن اینا زیاد تپوق نزنم ولی نشد نمیشه اصلا

همون ساعتش رو خیلی شاکی هستند

خواهش میکنم

تحقیر نه ولی خب بی توجهی و بی حوصلگی معلم یا نوشتن تکالیفی که بهش علاقه نداره،،، بچه ی من عاشق ریاضیه با این سنش ضرب و تقسیم ها رو به راحتی ذهنی انجام میده ولی فارسی و نگارش بخصوص نوشتن رو تنفر داره میگه چرا باید اینارو یاد بگیریم مگه قراره نامه نگاری دستی باشه فوقش مطلبی بنویسیم تایپ میشه که حرف دختر بزرگمم همینه وقتی در سال های آینده هوش مصنوعی جای بشر رو برای جراحی یا کارهای مهم دیگه میگیره چرا اینهمه زحمت و استرس به خودمون بدیم! و باهاش موافقم ولی گزینه ی دیگه ای نیست که برای هدف در نظر بگیریم جز چند بعدی بار آوردن بچه ها 

واقعا یعنی کسی هم مثله من بوده؟🥲 

دیگه از من که گذشت من بمیرمم پامو تو اون مدرسه نمیزارم دیگه دو سه ماه دیگه هم کنکوره کلا وقت هم نمیکنم 

ولی اگه اونیکه این که بچه فقیرم و از بچه پایین شهر میرم مدرسه رو نمی‌گفت شاید بهتر میشد مدیریت کرد تایم های مدرسه رو یا اگه کلا بابام پولدار بود همچنین مشکلی پیش نمیومد🥲😂یا شاید باید به حرف معلمای دوران راهنماییم گوش میکردم و نمی‌رفتم سراغ رشته های سطح بالا ولی خب نمیتونستمم بشینم دسترو دست بزارم که چون یکم سطح مالی و علمی خانوادگی پایینیم باید برم بمیرم و اتفاقا برعکس هم فک کنم باید بیشتر تلاش می‌کردم و میکنم پس این امکان پذیر نبود 

یا یه مدرسه هم پایین شهر بود برا رشته های نظری یا هم همین نرفتنمو از دهم میذاشتن نرم باز لاقل این روزا روحی خیلیییییی اوکی تر شدم