هعییی
شوهر من از نظر مالی خودش که هیچی نداشت
خونوادشم هیچی نداشتن
خونوادهی من از نظر مالی خیلی بالاتر بودن و خودم هم موقعیت خوبی داشتم
کلی چک و چونه زدیم ۱۱۴ تا سکه قبول کردن
قبل عقد باباش گفت عندالاستطاعه، میخواست سرمونو کلاه بذاره مرتیکه، منم زیر بار نرفتم گفت چیههه عروس خانوم لحظه آخری دبه کرده؟! یه بار عقد رو بهم زدن، بعد دست از پا درازتر برگشتن و عندالمطالبه رو قبول کردن
شوهرمم هیچ وقت زیربار نرفت که میخواستن سرمونو کلاه بذارن، به بابای منم میگه گوسفند چون خرجای ازدواج و خونه و ماشینمونو اون داده! ننه بابای خودش یه قرون خرج نکرده
الانم کلییی مدام کتکم میزنه
از قدیم گفتن هر چی بیشتر نجیب باشی با اسب اشتباهت میگیرن سوارت میشن