ابجی اینطوری زندگی سختی داری،شوهرتم سو،استفاده واذیتت میکنه
عزیزم حق داری ولی ارزششو نداره بخای گریع کنی
حیف چشمات
من بودم اصلا نمی‌رفتم گریه برا چی دختر حیف اون چشمت نیست برا یه احمق گریه کنه به همسرت بگو من بدون خانواده ام هیجا نمیام
ببین اصلا دست خودم نیست
جوری داغونم جوری اعصابم خورده دارم میمیرم
بخدا مردن ازین حال من بهتره
ذهنم پر از حرف
چشمام و نمیتونم ببندم
همش تپش قلب دارم دلشوره دارم حالت تهوع
لحظه به لحظه بغض میکنم و گریه میکنم
دق اینو میخورم چرا روزی که آرزوش و داشتم خراب کردن
بنظرم با یه بهونه فردا رو کنسل کن، اصلا نباید خودتو اذیت کنی، بهش میگفتی باشه ولی فردا با خواهر و مادرت میرفتی، نمیتونست ک بیرونشون کنه، از الان بخوای حرف مادرشوهرتو جدی بگیری بعدنا خیلی اذیت میشی، من وقتی یه چیز بهم میگن میگم باشه ولی کار خودمو میکنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
