واقعا خسته ام کردن ،عصبیم کردن ،هردفعه مثل گاو سرشونو میندازن پایین میان خونمون .اونم با این تورم و گرونیها نزدیک بیست رو یکماه میمونن ..بعضیاشونم سه ماه حتی انتظار دارن یکسال ..خستم کردن .....بچه ی کوچیک دارم استراحت لازمه ....اصلا راحت نیستم بخدا ...چکار کنم بنظرتون
من خودم خیلیی مهمون نوازم دوستدارم مهمون بیاد ولی دیگ ن اینطوری وای اعصابم بهم ریخت
اصلا چطوری خرجشون میکنی تو این گرونی بخدا من ک نمیتونم برسونم 😐
من تورو فقط ازخدا میخوام دلبندمادر🥺 به امید روزی که خبر بارداریمو تاپیک بزنم😍) خدایا ناامیدم نکن 😭 خدایاااا شکرت من از تو فقط میخواستم و بهم دادی ۱۴۰۳/۵/۱۱ بی بی چک مثبت شد و بتا دادم الان تو دلمی قند من . من معجزه خدا صدات میکنم من اصلا امید ب اومدنت نداشتم 🫠الهی سالم بیای بغلمون وتنهایی های مامانی رو پر کنی 🥰 امروز ۲۸ مرداد رفتم سونو هم ساک بود هم با اشک صدای قلب کوچیکتو شنیدم بهترین حس دنیا🫠 حالا ک بعد مدت ها به امضای سر زدم جا داره بگم خیلی چیزا فرق کرده خیلی چیزا تجربه کردم ۴ ماه ک نفس من به دنیا اومده شده همه دنیام خدایا شکرت 1404/5/14
ول کن بابا رو نده . از زندگی عقب میفتی خودتم از پا میفتی .خودت بری خونشون دوروز بمونی طاقت دارن . من نامزد بودم رفتم خونه خواهرشوهرم برای اولین بار چنان قیافه ای گرفته بود منم ناراحت شدم گفتم دیگه نمیرم خونشون بعدش ما رفتیم سر زندگیمون گفت میخوایم بیایم منم گفتم خونه تکونی دارم سری بعد بیایید دیگه جوابشم ندادم قط رابطه کردم کلا باهاش حالا دوتا بچه گودزیلا ب شدت فضولو شلخته تم داره گفتم بیان یعنی زندگیمو داغون میکنن بچه هاش وسایلامم نوعه .
خب مثلا این وسط یه مشکل دیگه ام مامانمه ...همش زنگ میزنه کهوای مهمونا تو داشته باش .عیبه اخم و تخم ...
مامانت هم نباید بهش گوش بدی شما با مادرتم رودربایستی داری. بهش بگو من هرجور صلاح زندگی خودم بدونم رفتار میکنم . چون مادرتونه حتما حرفاش درسته؟ به بچه هات رحم کن. کارت هم گیر فامیلای نادونت نمیفته. خدا رو داری کارت گیر کیه؟ شما الان خودت وسط گیر هستی با این اوضاع.
انقدر بدم میاد هرچی میشه هی نی نی یارو صدا میکنید. متنفرررررم. گزارش زن های همیشه در صحنه هم دلم میخواد تک تیر بزنم بهشون
وااای فقط بگو چطوری تحمل میکنی اینو فقط بگوووومن خودم خیلیی مهمون نوازم دوستدارم مهمون بیاد ولی دیگ ...
بخدا به زور تحمل میکنم .عصبی شدم دیگه ...باورت میشه جا نیست برای خوابمون ...به زور جا پیدا میکنیم ....از لحاظ رابطه با همسرمم کلا هیچی انجام نمیدهیم تا زمانی ک اینا برن ...معذرت میخوام ک اینو دیگه گفتم ...گفتم تا باور کنین .....دارم همش قسم میخورم ک تو سال چقدر هزینسون میکنیم شاید مثلا سالی سی تمن ...خب ما میتونیم این سی تمنو برای بچه هامون هزینه کنیم هرچندم کمه ،اما میشه بزنیم به ی زخم ...
مامانت هم نباید بهش گوش بدی شما با مادرتم رودربایستی داری. بهش بگو من هرجور صلاح زندگی خودم بدونم رف ...
شوهرم بنده خدا کم آورده بخاطر هزینه های این بیشعورا ....میگه تنها راهمون اینه ک بریم یه شهر دور و پرت ...مثلا زاهدان یا بندرعباس یا بوشهر ....یا میگه تو همین شهر بمونیم و یه خوابه بگیریم
ول کن بابا رو نده . از زندگی عقب میفتی خودتم از پا میفتی .خودت بری خونشون دوروز بمونی طاقت دارن . من ...
وای عزیزم خوشبحالت بخدا ...چه اعتماد به نفس و محکمی ...متاسفانه من اعتماد به نفسم خیلی پایینه مخصوصا در اینجور مواقع کبخوام به مهمون چیزی بگم ،بعدش مریض میشم حالت استرس بهم دست میده و دست و پام میلرزه ،عصبی میشم شدیدددد😞😥