داستان از این قراره که ما یه همسایه داریم ماطبقه همکف و اونا طبقه ی بالا هستن کلا 2 طبقه س
همسایه مون یه زوج جوونن و آشنا هستند و هم شهری یه پسر ۲ ساله هم دارن
ما از تابستون که اینا اومدن آرامش نداریم . خانوم هر روز یه داستان و دعوا ، ۲۴ ساعت یا درحال داد زدن سر پسرش هست ، یا داره با همسرش بلند دعوا می‌کنه یا تماس تصویری و بلند صحبت کردن
صداش اونقدر بلنده که تصورش هم نمیکنید و مداوم در حال حرف های زشت زدن هست به پسرش. کلا ما نمیتونیم توی خونه ایی که برای خودمونه با آرامش زندگی کنیم. پنجره های خونه رو نمیشه باز گذاشت چون صداشون خیلی بدتر میاد . پدرم گاهی شب کار هستند و صب میخوان بخوابن نمیشه عصر میخوایم استراحت کنیم با صدای داد زنداشون و گریه های وحشتناک پسرش نمیشه
خیلیا میگن بذار آخر شب درس بخون خب من عصر که نمیتونم بخوابم با این شرایط ساعت 6 صبح هم بلند میشم چجوری درس بخونم .مادر من گاهی اوقات میرع جایی که من برای امتحان های مهمم تمرکز داشته باشم
نصف شبا هم مهمان دارن و وضعیت بدتر .... 😑خونه هم هر دو برای خودمون هست مستأجر و چیزی نیستیم که بگیم اخر سر یکی جا به جا میشه . دیگه همه مون روانی شدیم از این شرایط گیرنده گوش چقدر بزنم ؟! موقع خواب که دیگه نمیشه ...
چیکار کنم من
