بچه ها اینجوریشو دیده بودین؟ که پدری از رشد بچه ش بترسه ؟ بابام قبلا می رفته بدنسازی و الان ول کرده ؛ بهش گفتم میخوام برم بدنسازی پوزخند زد گفت تو رو چه به بدن سازی؛ اعتنا نکردم و وقتی با پول خودمم می رفتم میگفت نرو به دردت نمیخوره، نه که با ورزش مخالف باشه اگه میگفتم والیبال و. .. چون خودش دوس نداره حسودیش نمیشد! یا فانتزی خودش ویولون بوده که اونم چون شرایطشو نداشته ول کرده الان من میخوام برم کلاس ساز دیشب گفتم ویولون برم یا پیانو گفتی نرو یادنمیگیزی تو !💔💔💔
یه درصد هم فکرت رو روی این متمرکز کن که ممکنه حسادت نباشه حالا 😐😂
همونجا بگو میشم خوبم میشم تو هم از طرفدارام میشی باباجون
آره پدر من حسوده
امکان ندارع حسادت کنه بچشی حتما چون دیده برای خودش فایده ای نداشته نخواسته توام وقتتو تلف کنی وگرنه مگه میشه یکی به بچش حسادت کنه
کاش باباداشتم
خواهرم حسوده بشدت در حدی که میخواست منو بکشه واقعا
اصلا دوس نداره چیزی که خودش نرسیده رو حتی بچه ی خودش برسه؛ هیجده سالم که بود گریه می کردم تا منو بفرسته کلاس رانندگی؛ پولشم داشت فقط می ترسید نکنه راننده ی بهتری از او بشم؛ بماند که هیچوقت ماشین نداد و تحقیر کرد که تو که رانندگی بلد نیستی بعدا که خودم ماشین خریدم، داداشش و داداشم گفت خدا روشکر دست فرمونت خوبه، بابات رانندگیش خیلی ضعیفه ولی خودش پشتم نبود 💔
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
