همون عین بی کس کارا میخوان جهیزیه ببرم
نه مامانی نه بابایی نه خواهری
با خانواده خودش
اصلا چیدن جهیزیه با خانواده عروس
فکر کنم همون بخاطر شام نهار
میگه من نمیتونم ببرم خونه داداشم. منم گفتم مام نمی‌نمیایم اونجا.میمونیم خونه خودمون .کی خواست بیاد خونه داداشت
ببین اصلا نگو خودمم نمیرم، چرا نمیری؟
برو مادرتم حتما ببر
مگه میشه نیاد؟ بنده خدا این همه جهیزیه گرفته حالا برا چیدن نیاد؟
به شوهرت بگو نمیشه یا خانواده م میان یا جاهاز نمیارم
شما که داری میلی شهر دگ خیلی باید محکم باشی
از الان بخواد بهت زور بگه میدونی چقدر زندگیت سخت میشه؟ تک و تنها شهر غریب
الان انقد احساس بدبختی دارم انقد بغض دارم نمیتونم به هیج کس حرف دلم و بگم
چقدر خانواده شوهرمم بی عقلن که با خودشون نمیگن چیدن جهیزیه با خانواده عروس
بخدا داره از سادگی خانوادم سو استفاده میکنه
مامان بیچارم میگه من نمیام به جاش آبجیت و ببر
من حتی عروسی ام ندارم این جهیزیه چیدنمم میخواد عین بی کس و کارا کنه
منم سر جهیزیه ام طایفه شوهرم زود دوییدن اومدن کارتن هارو باز کردن و چیدن و ی بازی هایی دراوردن.مثلا پشت ظرفارو نگاه میکردن ببین مارکش کجاییه!الان پشیمونم ک نگفتم بی زحمت صبر کنید خاله هام باشن ممکنه ناراحت شن.توام نهایتا ی سالاد اولویه درست کنید و ببر بخورید!یا مرغ بپز ببرید...ب شوهرت بگو چیدیم میگم مامانت اینا بیان ببینن
جهازو مامانت خریده زحمت چیدنشم خودش میکشه.مامانه اون بیاد چیکار موقع چیدن!!جدا از حرف زورش من دوست دارم اینجور مواقع سلیقه خودم باشه.الان هرکس میگه نهههه اینو اونجا بزار اونو اینوری بزار.اگه بگی چشم و بخای بعدا عوضش کنی بازم حرف میزنن ک اگه سلیقه مارو قبول نداشت چرا مارو بردن!
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
