وای چه تاپیکی
فکم درد گرفت از بس خندیدن
ی بارم سر کلاس با دوستم داشتیم درباره یکی دیگه از همکلاسی ها غیبت میکردیم اون بنده خدایی ک داشتیم دربارش حرف میزدیم صندلی وسط مون نشسته بود ی دفعه پیامو اشتباها فرستادم براش حالا متن پیام:میگم الهه این حدیث گووزوی نکبت چقدر ابروهاش خوشکل شده هرچند ازش متنفرم ولی شنیدم با استاد ملکیان رابطه داره تو هم دیدی؟ وقت بش نگی :-) :-)😱
خواهرم دوست پسر داشت.بعد دوستش ازش پرسیده بود ازدواج‌نکردی باهاش
خواهرمم نوشته بود لعنتی نمیاد بگیره هر چی میگم عقد کنیم میگه بعدا 😅😅بعد فرستاده بود ب دوست پسرش ک الان شوهرشه
شوهرشم زده بود دندون ب جیگر بگیر میام حالا 😅😅خواهرم ب مرز سکته رسیده بود
ی بارم با دوستم رفتیم مغازه یکی از آشناها دوستم اسمش زهراس صاحب مغازه هم زهراس خلاصه دوستم خواست ی شلوار لی بگیره منم دیدم داره سرش کلاه میزاره سریع ی پیام نوشتم«نخری ها داره گولت میزنه چنتا مغازه بالاتر 20تومن ارزون تر میده الکی بگو کمرش واسم تنگه»و ب خاطر عجله اشتباها فرستادم واسه صاحب مغازه.خلاصه آب شدم
یه بار شوهرم ک ا ندوم اورده بود. خونمون
مامانم سطل اشغال رو. خواست ببره بیرون از اتاق من گعتم خودم میبرم بعد به شوهرم پیام دادم خدا کنه کاندوم رو نبینه سطل رو برد بیرون
اشتباهی دستم از بس میلرزید فرستادم واسه بابام
يه بار با شوهرم قرار داشتيم كه من مثلا از خونه بيام اونم از محل كار بياد فلان جا و بعدش بريم خريد ساعت ٨ شب من ٨ شب اونجا بودم و نيم ساعتي منتظررررر عصباني و داغون بودم زنگ زدم بهش داد زدم معلوم هست كدوم گوري هستييييي 😂 بعد ديدم طرف اروم ميگه به خدا خونه هستم بايد جايي ميومدم؟ يهو گوشي اوردم پايين ديدم به بههههه شماره مدير محل كارمو گرفتم 😱
