مادرشوهرم پیره غذا زیاد درست میکنه نمیدونم عادتشه یا چی هفته پیش جاریم اونجا بود قورمه پخته امروز من نهار میرم همونو گرم میکنه الان شوهرم زنگ‌زد گف مامانم نهار قورمه داره نمیدونم فریزر گذاشته یانه میترسم خراب باشه یبار ماکارونی خراب بود خجالت مبکشیدم بگم به شوهرم اشاره کردم نده به بچه گف چرا چشم ابرو میای چی میخوای😂گفتم حس میکنم خرابه جاریم اومد گف راس میگه بو‌میده شوهرم گف نمیتونی زودتر بگی اینم خجالت داره الانم میترسم فریز نکرده باشه یک هفته یخچال مونده باشه اینقد پخته یه قابلمه کوچک به منو دخترش اینا داده باز بعد یک هفته دارتش😖کاش امروز خودم غذا میپختم میبردم یبار کوکو درس کردم بردم باخودم گف این چیه اوردی من غذا پختم لحنش بد بود منظور نداره ها ولی یجور میگه ادم یکم ناراحت میشه پدرشوهرمم فوت شده من دوسندارم برم خیلی شوهرم میگه گناه داره بقیه که درست حسابی نمیان تو برو😞تقریبن هفته ای یبار یا دو‌هفته یبار یه وعده میرم نمیدونم به شوهرم بگم یا چی بگم به مادرش بشدددت کم رو هستم خیس عرق میشم بخوام بگم بنظرتون بگم؟
خودت زود تر برو بگو ناهار من بده بپزم
شمادعوتش کن بیاد خونتون
اووف چقدر بد ..یبار بگو من غذا کم میذارم نمونه...اگرم بمونه میذارم تو فریزر تو یخچال خراب میشه
شاید وضع مالی اش خوب نی طولانی فریز میکنه.بهرحال شما برو ولی سعی کن غذاتونو خونه بحورید واسه بچت غذا ببر بهونه بیار اونا ادویه داره و من بهش غذای خودمونو نمیدم و...اینم بگم غذای فریز شده تا دوسه ماهی خراب نمیشه ولی خب طعمش ی جوریه منم دوس ندارم
قبل رفتن به بچت غذا بده
بگو گرسنش بود زودتر بهش غذا دادم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
