داشتم با یه خانم صحبت میکردم و به زبون محلی حرف میزدم یه واژه رو گفتم دوستای دیگم که زبان محلیشون با من یکی نیس خندیدن و گفتن سوتی دادی (فک کردن فارسی حرف میزدم و فقط اون کلمه رو سوتی دادم)و منم اخم کردم و گفتم چیز خندهداری بهنظر نمیاد! لهجهی ماس
و اونا هم بهخودشون اومدن
سرچیزای بیمورد الکی میخندن که من خوشم از این حرکتای جلف نمیاد و اگه رو بدم فردا میخوان همهچیزو مسخره کنن
عین اون رفیقای تهرانیم که وقتی بهشون گفتم تو منطقهی ما آبگوشت رو با برنج میخوریم همه کف بر شدن
در حالی که جکِ طنزی بهنظر نمیاومد!