سلام دوستان من ۱۹سالمه وشوهرم۲۱سالش مااقوام نزدیکیم ۳سال عقدبودیم ۱سال ازدواج کردیم توران عقد شوهرم بی نهایت دست بزن داشت وفوش میداد امانه زیاد منه خر بخاطره حرف مردم وبعددوست داشتنش نزاشتم این موضوع زیاد درز پیداکنه به خیاله خودم میگفتم توازپسش برمیایی درستش میکنی الان یکسالی که از ازدواجمون گذشته کتک زدناش سره چیزای الکی بیشتر شده فوشاشم به حدی رسیده که به خانوادم توهین میکنه یکماه پیش شورشو درآورده به خانوادم گفتم اوناباهاش حرف زده بودند قرارشد هردورو بزاره کنارتازه تازه گفته بودند فرصت آخرته و.. از روزی که اومدم همه چی خوبه تازه اون بهم بی محلی میکنه ولی تادیشب بهش بی محلی کردم و نباشه بهونه بود وشروع کرد به فوش دادن دلشم پریود ودنبال شر بزور تحمل کردم بهش چیزی نگم امروز صبح که میخواست بره سره کار انقدر حرفمو درآورد بعدبستن دره حیاط دیگع شروع کردم به گریه وگله که دیدم اومد توخونه میگفت دهن گوهتو ببند ابرومونو تندرو همسایه بردی و.. بعدم گفت اقامگه بزور اوردمت دوست ندارم گمشو برو الانم دارم ازشدت سردرگمی که چیکارکنم چیکارنکنم دیونه میشم اگه ایندفعه برام براش خیلی بدتموم میشه تازه اگه برم توداداگاه همه چی به نفع اون تموم میشه برای مشاوره هم نمیرسه همیشه بهونش نداشتن پولو وقته ..
همینه که میگن کودک همسری نکنین....تو خودت بچه ای هنوز...شوهرت بچه هست....آخه یه پسر۱۸ساله ی خام که هنوز پخته نشده چرا باید ازدواج کنه....یا یه دختر ۱۵ساله.....هرچند ذاتش همینه ولی سن پایین ازدواج کردن هم بی تاثیر نیست به بلوغ ترسیده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ببین به عنوان یه فرد تجربه دار بهت میگم....نه از روی احساسات و یا فکر کنیه یه دختر بچه ام نه.....طلاق بگیر و خودت و ایندتو نجات بده.....۱۰سال دیگه ب حرفم میرسی خودت