2777
2789

سلام دارم مینویسم چون دارم از درون میترکم . تو خودم ریختم و به کسی نگفتم ولی میخوام یه جا حداقل نوشته باشم تا حس بدم خالی شه.  

جریانش و نمیدونم تو این کاربری قبلا تاپیک کردم یا نه ولی انگار همین حوالی زمستونو این ماه سه چهار سال پیش بود که بهم تعرض کرد و من به کسی نگفتم و امشب خونمون اومده بود. 

از سرکار برگشته بودم و تو خونه فقط داداشم بود رفتم سریع دسشویی اتاقم 

از دستشویی اتاق اومدم بیرون از هال صدا شنیدم انگار کسی با تنها داداشم که ۸ سالشه حرف میزد اول فکر کردم بابامه اما از اتاق اومدم بیرون و به آشپزخونه نگاه کردم قامت یه مرد پشت به من داشت تو آشپزخونه اب میخورد . شبیه بابام نبود شک کردم به بیناییم و وقتی برگشت تو شوک و ترس رفتم

I climb every mountain and swim every ocean just to be with you🌌🫂🥨 تو اگر باشی و من باشم و باران باشد،به بغل می‌کِشمت گرچه خیابان باشد.![فکر بوسیدن و آغوش تو تا زد به سرم،به جهنم که در آن کوچه نگهبان باشد..!]

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خودش بود کابوس شبونه مدت های زندگیم . لال شدم اومداز کنارم رد شد گفتم ترسوندیم اه 

و ی چی گفت درست نشنیدمو رفت حیاط . هنگ بودم این واسه چی اینجا بود؟ وقتی تازه درست روزیکه مامانم رفته مسافرت؟ (مامانم امروز راهی مسافرت شده برای چندتا کار اداری )

رفتم اشپزخونه به سختی از همونجا از داداشم ک تو هال بود پرسیدم این اینجا چیکار میکنه؟ گفت اومده ب موتور بابا نگاه کنه تعمیرش کنه 

پرسیدم بابا حیاط هست؟ داداشم گفت نه 

ترسیدم بیشتر ترسیدم داداشم گفت این با دوستش اومده 

 و من ترسم بیشتر و بیشتر شد


I climb every mountain and swim every ocean just to be with you🌌🫂🥨 تو اگر باشی و من باشم و باران باشد،به بغل می‌کِشمت گرچه خیابان باشد.![فکر بوسیدن و آغوش تو تا زد به سرم،به جهنم که در آن کوچه نگهبان باشد..!]

دوستان دارم تایپ میکنم

I climb every mountain and swim every ocean just to be with you🌌🫂🥨 تو اگر باشی و من باشم و باران باشد،به بغل می‌کِشمت گرچه خیابان باشد.![فکر بوسیدن و آغوش تو تا زد به سرم،به جهنم که در آن کوچه نگهبان باشد..!]
خودش بود کابوس شبونه مدت های زندگیم . لال شدم اومداز کنارم رد شد گفتم ترسوندیم اه و ی چی گفت درست نش ...

در رو کی باز کرده؟ 

به داداشت بگو به هیچ وجه در باز نکنه 

آرزومه که بغلم کنی خودت،🥲🥲                                            دوست دارم با عشق تو پیر شوم🥲
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

وسیله ورزشی

helmahhh | 5 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز