خونه ی مامان بزرگمم. اصلا اینطوریه خالم و داییم و مامان بزرگم با هم میوفتن صدا شون تا کجا بالاست سر یه چیز هر سری حرف می زنن تفاهم ندارن بحث می کنن الانم سرم رفت خالمم خیلی پر انرژی ذاتا بلند حرف می زنه جدا از بحث کلا حرفای معمولیشون هم با داد و دعوا می گن مدلشون اینطوریه منم مجبورا و اتفاقی امروز سر از خونه مامانبزرگم در اوردم تا خالم اومد داییم هم اومد عاشق هردوشونم هستم ولی باهم یه جا افتادنی کلا غیر قابل تحملن مامانم الان خوابه اوج سردردم اونجا شروع می شه اونم بیدارشه
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.