وقتی داری باهاش تکلیف کار میکنی شاد باش از این عروسک هایی که مدل دستکش بگیر بکن دستت صدا عوض کن بخندونش
من مثلا میگفتم امشب قرار خرسی به تو دیکته بگه بعد عروسک رو میآوردم صدام عوض میکردم دیکته میگفتم
یه شب یه برگه بیار یه کلمه تو به اون بگو یک کلمه اون به تو بگه
خلاصه منتظر نمون که تکلیف تموم بشه تا خوش بگذره یه کاری کن همون تکلیف نوشتن بهش خوش بگذره
یه چند تا خوراکی که دوست داره بیار پشت سرت بذار هر خطی که نوشت بگو چشمات ببند بذار دهنش
من الان دخترم چهارم هست اجتماعی از درس دهم یه جور دیگه شد تقریبا سخت شد
اول به زبون قصه ای میگم البته قصه که چه عرض کنم انگار دارم استند آپ میکنم غش غش میخنده بعد که متن باهام خوندیم کلی توی نت میگردم عکس های مرتبط براش میارم که بفهمه لذت ببره نه اینکه هی بگه اه وای
خلاصه که منتظر معلم نمون قدرت یه مادر خیلی بیشتر
من خودم همیشه به دخترم میگم معلم هر سال عوض میشه من و تو یه تیم هستیم که ماندگاریم