تو به دانشگاه هستیم و من بعد از یکسال بهش گفتم که بهش علاقه دارم و اونم بعد از اینکه کلی از من تعریف کرد و گفت تایپ مورد علاقهاش هستم و از این حرفا اخرش گفت الان دانشگاه واسش در اولویت و نمیخواد خودش درگیر این چیزا بکنه ..بنظرتون نمیخواسته و خواسته دلم نشکنه اینطوری با من حرف زده یا خواسته ناز کنه ببینه من پاش میمونم یا نه...من ۲۲ سالمه و ایشونم ۲۰.من تو این سه ماه هر وقت میبینمش کلی حرص میخورم و هنوز تو فکرشم ولی نمیدونم باید چیکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نه داداش همین نگاهو ادامه بده ، یه جوری که از ذهنش پاک نشی ولی زیادم جلوچش نباشی، میدونی چی میگم دیگه؟ تاحالا امتحانای خرداد تموم شد برو جلو باز ببین چی میشه ...
حالا اگه زد و قبول کرد ولی گف بیا خواستگاری شرایط مالیبو داری؟
خب چقدر باید بگذره که باز بهش بگمنمیخوام مزاحم بشم یا فک کنه بیخیالش شدماین تعادل بلد نیستم
نه که مستقیم دوباره بری این حرفارو بزنی
توجه نشون بده مثلا شنیدی خدای نکرده مریض شده زنگش بزن. تولدشو یادت بمونه هدیه بخر. تو درسی امتحانی چیزی کمکش کن.ما دخترا خیلی زود حس یکی نسبت ب خودمونو متوجه میشیم و از این توجه های کوچیک هم خوشمون میاد
رابطه من با ایران رابطه آدمی است که از مادرش دلخور است.نمیتواند از مادرش دل بکند چون شدیداً دوستش دارد اما خسته و دلخور است💔 یکسال خواننده خاموش بودم یکبارم تعلیق شدم کاربر جدید نیستم