داستان پر فراز و نشیب بچه دار شدنم پربازدید کنید محض رضای خدا شازد گره از کارمون باز بشه

سلام

ازتون خواهش میکنم پر بازدید کنید بلکه کسایی که تجربه دارن بتونن کمکی کنن و راه حل بدن میخام داستان بچه دار شدنمو براتون تعریف کنم

سه سال پیش اقدام به بارداری کردم بعد از سه ماه گرفت، خودم تنبلی تخمدان داشتم و فکر میکردم اذیتم کنه اما در کمال ناباوری گرفت و شد، از خوشحالی سر از پا نمی‌شناختیم رفتم شیرینی گرفتم و همسرم خیلی خوشحال بود، طبق روال معمول رفتم سونو شکمی، گفت خانم چیزی نمیبینم اما احتمالا به خاطر اینه که هنوز اوایلشه یک هفته دیگه برگرد، یکم نگران شدم اما خب نه خیلی، هفته بعد رفتم سونو نزدیک خونمون اما واژینال، گفت خانم یه ساک دفرمه میبینم که هیچی هم توش نیست ناامید و سرگردان اومدم خونه و تمام لحظه ها برام تاریک شده بود که خانواده شوهرم گفتن اصلا نمیخاد بری سونو و از این حرفا ولش کن تا یک ماه دیگه، تو این یک ماه تمام نی نی سایت و تجربه های مشابه و زیر و رو کردم و انتظار کشیدم، تا یک ماه شد و رفتم سونو، اینبار گفتن همه چی خوبه و حتی صدای قلبش رو هم گذاشتن و من خوشحال و پر از شادی به همسرم رنگ زدم و اونم خیلی خوشحال شد، رفتم متخصص گفت یه ماه دیگه برو سونو ان تی، تو این یک ماه هم زندگی عادی رو داشتم تا رفتیم سونو ان تی و سونوگرافی گفت که رشد جنبن متوقف شده و ما تو شوک و بهت و غم برگشتیم خونه، متخصص زنان گفت کورتاژ اما یه آشنا گفت برو طب سنتی، میخاستم برم طب سنتی که خودش افتاد اسفند ماه بود، خیلی دوران تلخی بود حدود ۱۰ روز خونریزی و .. بعد از اون از بارداری و اقدام و همه چیز بیزار شدم و یک سال رها کردم بیشتر دکترا میگفتن یکبار سقط طبیعی و اتفاقی پیش میاد، اون موقع خودم ۲۸ و همسرم ۳۶ سالش بود، تا اسفند سال پیش که دوباره تصمیم گرفتم بچه دار بشم سه ماه اقوام کردم و خبری نشد رفتم پیش دکتر که تقویتی برای همسرم بنویسه که خیلی اتفاقی گفت تا آزمایش همسرتو نبینم دارو نمینویسم و رفتیم ازمایش و متوجه شدیم اسپرم همسرم فوق العاده ضعیفه، اسپرم که باید تعدادش ۱۰ میلیون می‌بود حداقل، ۲ میلیون بود، از این تعداد ۹۸ درصد بی تحرک بود و مورفولوژی یا شکل اسپرم هم صفر بود، ادامه شو مینویسم  ..