من حسرت اینکه ایکاش مامانم زن سیاست مداری بود
زبانم جدی ادامه میدادم
اون رشته ایی که میخواستم میرفتم
چن سالته الان؟
حسرت یه ازدواج درست
ای کاش با شوهرم ازدواج نمی‌کردم
خیلی حسرت ها
گفتنی نیست کسی نمیتونه درک کنه
رشته ای دیگه میرفتم،بابام سرخود اون مارو انجام نمی‌داد
دو تای پایین که دیگه حسرت نیست،دست خودته
الان هم می تونی انجام بدی
هر چند اولی هم می تونی یه خرده رو مامانت کار کنی
جوونی نکردم از بچگی بزرگ بودم بچگی نکردم زیادی ادای عاقل هارو در آوردم الان با این همه مشکلات حس میکنم همه اون زخمتهام و حسهام دروغ بود یه نوع سراب بود
حسرت ازدواج و خوشبخت شدن
مادرشون😔
حسرت یه شوهر با محبت احساسی حسرت یه دوست دارم شوهر حسرت پدر مادر با محبت حسرت یه دست نوازش پدر و مادر از نوزادی تا الان
منم مامانم نرمال میبود و فامیل میداشتم هیچ کسیو ندارم خونوادمم نرمال نیستن
حسرت رسیدن به عشقم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
