میدونی،وقتی رودرو تو مدرسه حرف میزنیم باهم خیلی خوبه رفتارش میگیم میخندیم،مثلا چند مدته بهم میگه من میرم باشگاه بدن سازی تو هم بیا بریم،به حرفام خوب و بادقت گوش میده،مهربونه باهام مثل دختر خودش،جانم عزیزم اینا رودررو یا بعضی مواقع سرش خلوت باشه بهم میگه و قشنگ حرف میزنه ولی چون دوتا بچه داره بچه هاش کوچیکن،یکیش ۱۰ساله و یکی دیگه اش سه ساله و مشاور تلفنی هم میده و به صورت هم زمان تو سه تا مدارس تدریس میکنه،هرروز حتی پنجشنبه ها مدرسست تا ساعت دو خودمم درکش میکنم
شوهرشم کارمنده،بیشتر مواقع ماموریته خونه نیست،میگم احتمالا بخاطر شرایط کاریشه
مثلا اولش خودش تلاش زیادی کرد باهم رفیق بشیم و من به یو معلم وابسته بودم که پسم زد کلی تد روحیه ام تاثیر گذاشت افسرده و مریض شدم،اما همین مشاوران کمک کرد بهم ثابت کنه آدم بدرد بخور برا من هرکسی نیست و کمکم کرد فراموشش کنم و درخواست دوستی داد و من بهش گفتم اولش میدونم وقت نداری وسعت شلوغه اگر میدونی وقت نداری و نمیتونی با من رفیق بشی مشکلی نیست منم دیگه سمتت نمیام،ولی گفت نه مشکلی نداره اگر بدونم دختر خوبی هستی ویژگیهایی که دارم رو داشته باشی خود به خود رابطم باهات صمیمی تر میشه،و منم چونکه مثل خودش بود رقتارام الان با همیم