هر کی یه دردی داره
کلا دنیا سوخت و ساختنه این طبیعتش
ازدواج اصلا خوشی محض نیست چون جزئی از روابط دنیاست
هیچ کس خوشبخت نیست هر کی یه مشکلاتی داره واسه خودش
ازدواج یعنی مدارا کردن و کوتاه آمدن ولا غیر
پول نقش مهمی داره ولی به تنهایی خوشبختی نمیاره ولی به تنهایی نبودش بدبختی میاره
اصلا موافق نیستم جلوی چشمم دارم زوجی رو میبینم ک بی پول بی پول بودن حتی سر بی پولی بارها بحثشون میشد ولی نمیدونی چجوری دلاشون به هم وصل بود خیلی سختی کشیدن شاهد همه سختیهاشون بودم ولی همیشه خانمه ته دلش غنج میزد برا شوهره بی پولیشونم با چند سال سختی تموم شد و به نیازای اولیشون رسیدن و الان هم بی پول نیستن هم خیلی خوشبختن
آره قبول دارم آخه من هیچ دردی نداشتم خیلی خوشبخت بودم همه چی خوب تا ازدواجم ازدواجم شد دردم تحمل هرروز شوهرم شد دردم خیلی برام جالبه همه حسرت زندگی منو دارن . واقعا ویترین خوبی ساختیم برای زندگیمون
چون شوهرم اوایل بی پول بود بی پولی هم چشیدم الان با تجربه ۱۲ ساله از زندگیم حاضرم برگردم به وضعیت مالی صفر ولی اخلاق شوهرم خوب باشه. نمیدونی چقد اخلاقش منو اذیت میکنه. مثلا من با کلی شخصیت برای خودم توی ی مهمونی جلوی هر تعداد آدمی ک من باهاشون رودروبایستی دارم الکی الکی سر ی چیز کاملا بیخود میاد با صدای بلند منو خورد میکنه اون لحظه فقط دلم میخاد زمین دهن باز کنه برم داخلش و چقدر تکرار تحقیرها
ببین بالاخره حس واقعی رو میفهمی مثلا من و شوهرم بعضی وقتا ک باهم صحبت میکنیم و مثلا خوبیم شوهرم از آینده ک حرف میزنه به خنده میگه البته اینجوری ک من میبینم فکر نمیکنم باهم باشیم یا مثلا تو دعواهامون ی حرفایی میزنه ک من میگم آهان الان حرفای دلشو زد. حسش همون حس منه ماها مجبوریم به کنارهم بودن
دقیقا یه زمانی آرزو داشتم یه 206 مدل پایینه شکسته داشته باشم الان فقط دوتا ماشین خارجی فقط زیره پا خانممه اونم به خاطر اینکه رنگ وخشکیلیشونا دوست داشت واسش خریدم حاضر نشد اون یکی و رد کنم اینو بگیرم اینا به جهنم،از اول مسائل جزئی رو بزرگ میکرد تا حد جنون عصبانیم میکرد کوتاه نمیومد اصلا انتقادپذیر نبود رفتیم مشاوره کنترلش کرد دید اهله زندگی و اینده نگرم بهتر شد دوسالی خیلی خوب بود زندگیمون،اما الان صد پله بدتر شده از همه لحاظ که بگی روانیو سه چهارماهه دگرگون کرده یک هفتس تنها تو یه اتاقه دیگم احساس شو نمیتونه ابراز کنه حسم بهش خیلی کم شده خودشو انگار گم کرده باشه نمیفهمم اصلا،داره افکارم به جدایی میره از دلم اگر خبر داشتی به خدا داقونم حس میکنم نمیتونم واقعا ادماه بدم باهاش
امشب برای روز مرد رفتیم بیرون کلی خرج کرد چندجا رفتیم رسیدیم خونه من هنو لباسامو عوض نکرده بودم دهن کثیفشو باز کرد حرفشو زد ببین قشنگ از چشمم میفته بعدم خیلی ریلکس شروع میکنه حرف زدن و انگار ک هیچ اتفاقی نیفتاده منم اصلا دیگه محلش ندادم. این اون پولیه ک میگن پولداره بداخلاق لذتی نداره این پول
زندگیه دیگه خیلیا نه ویترین خوب دارن و نه از تو زندگی خوبی دارن
خیلی خیلی انگشت شمارند کسایی که از ازدواجشون راضیاند
چون هیچ آدمی کامل نیست هر کسی یه گندیدگی داره
کلا دنیا و آدمها و موقعیتهای زندگی خیلی خیلی عجیبه اگه بری تو بحرش
نمونه زوجها رو تو کامنتهای قبلی به عینه دیدم و گفتم برات
کلی پول خرج زنش میکنه براش کارگر خونه هم میگیره کلی طلا و سفر و فلان و محبت اما خبرش رسید که چنان دعوایی با زنش میکنه که میزنه تی وی رو خورد میکنه جوری دعوا میشه تا جاری و برادرشوهر میان زنه رو از دست شوهره نجات میدن شاخ درآوردم فکر میکردم خیلی خوبن و شوهره بهش رسیدگی میکنه حالا تو جمع هم هی بگو و بخند هستن ها
اووف خواهرم میگم زندگیها و روابط آدمها و کلا مرد و زن و در کنار هم بودن چیز عجیبیه من انقد آدم ریز بینی ام که به این رسیدم اصلا خدا چرا مرد و زن رو کنار هم قرار داد حالاکه انقدره تفاوت هست بینشون و دنیاهاشون جداست از هم حالا بگو زن و مرد آنقدر شخصیت خوبن جداگانه اما در کنار هم
به این رسیدم که خدا کلا همه چیز این دنیا رو برای رشد آدم در این دنیا و اون دنیا قرار داده و امتحان آدمها. بحث ازدواج هم همینه
میگم دیگه هر کی باید با یه دردی بسازه یکی پول یکی زیبایی یکی سلامتی یکی اخلاق یکی اعتیاد یکی خیانت یکی بچه دار نشدن یکی اولاد بد
آدم اگر بدبختیهای بقیه رو ببینه و مشکلات مردم رو با درد خودش بیشتر کنار میاد
مادرم میگه همه زندگیها بالا پایین داره همه سختی دارن یوی اول راه یکی وسط راه یکی هم آخرش ولی توی همه اینها بازم قشنگیهای خودشو داره که آدم دل خوش کنه به مسیر زندگی ادامه بده البته با امید و توکل به خدای مهربون برای بهتر شدن زندگیش
ان شاء اله که همه عاقبت بخیر بشن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
