این عنوان کتابیه که دخترکوچولوی داداشم که تازه مادرشو از دست داده هرشب از خواهرم میخواد براش بخونه کتاب رو براش میخونن توی خط ب خطش میگه منم همینطور هرشب میره در گوش خواهرم میگه عمه من دلم برای مامانم تنگ شده خدایا کاش منو برده بودی اما این بچه مادر داشت...واقعا چطور دلت اومد این دخترای طفل معصوم اینجوری بی مادر کنی.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مادر جاری من سرطان خون داره دکتر گفته بود باید شیمی درمانی بشه اگه شیمی درمانی نشه بعد دوسال میمیره
خانواده جاریم تصمیم گرفتن به مادرش نگن که سرطان داره یه دکتر طب سنتی گفت اصلا بهش نگین سرطان داره یه مقدار هم داروی گیاهی و سنتی داد بهش الان بیشتر از دوساله حالش هم روز به روز بهتر میشه
علایم سرطان زنداداشت چی بود ؟ چجوری فهمیدین سرطان داره؟ چند سال درگیر بود ؟
فقط بیحالی
از عید مریض بود ولی سرکار میرفت کاراشو خودش میکرد یه درصد فکرنمیکردیم سرطانه دکتر گفته بود کم خونیه.خیلی دکتر رفت تشخیص ندادن.دیگه مرداد تشخیص دادن و شهریورم فوت شد.سرطان حتی فرصت جنگیدن بهش نداد
بمیرم برا این بچه معصوم ، موقع مرگ مادرش کجا بود؟ زنداداشت میدونست داره میمیره؟
بچه ها پیش مادرو خواهرم. زنداداش مرحومم بیمارستان.راستش بدترین نوع سرطان خون داشت ولی خیلی امیدداشت خوب بشه برگرده پیش بچه هاش. طفلکی یکماه بیمارستان بود گفت بچه هام نیان تو محیط بیمارستان،خوب میشم برمیگردم.آخرم نه تونست بغلشون کنه نه ببینه... دنیا خیلی بیرحمه
مادر جاری من سرطان خون داره دکتر گفته بود باید شیمی درمانی بشه اگه شیمی درمانی نشه بعد دوسال میمیره ...
میدونی تهران دکتر رفته بود فهمیده بود.بیماری زنداداشم وحشیترین نوع سرطان بود و ۹۹درصد مغزاستخوانش درگیر شده بود.متاسفانه کبد و رحم و .. درگیر شده بود توی زمان بشدددت کوتاه.