2777
2789
عنوان

دخترا برای نامزدم دم تکون میدن

169 بازدید | 11 پست

بچها نامزد رسمی نیست ولی چون پزشک متخصصه نمیدونم چرا اینقدر همه دخترا اذیت میکنن 

نمیدونن ک با منه ولی خب ی جورایی غیر مستقیم مشخصه 

نامزدم داشت با دوستش حرف میزد بعد دوستش طرفش ماماست بعد گفتش ک زندگی ماماها و پزشکا باهم پایداره چون ماما ها عاشق و مهربونن(دوستش متاهله داشت از رابطه اونا تعریف میکرد به منظوری نگفت) 

 بعد هرچی ماما بود بحث شوخی رو باز کردن  یکی از دوستان خواهرش ک ماماست رو حتی اورد توی گروه هعی هم شوخی بی جا و کاملا با منظور من بالاخره زنم میفهمم 

مثلا دختره میگفت  حیف شد من ازدواج کردم کاشکی فیریزرمیشدم بعد یکی دیگه از افراد گفت نگران نباشید گروه ماما زیاد داره بعد باز اولیه برگشت گفت نه خب اونجوری من حسودیم میشه دکتر فلانی خیلی دوستداشتنیه😑😑😑😑😑

من خودم اعصابم خورد شد 

شما بودید چه واکنشی نشون میدادین

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

هیچ واکنشی چون حتی به کسی نگفتین باهمید دیگه چی میخوایی بگی خب

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

خب مشتقیم نگفتیم ولی ی جورایی مشخصه

وا مگه میشه یجورایی؟

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

ببخشید ولی خندم میگیره فقطبالغانه نیست اینجور حساسیتا

اخه در حضور من اونی ک خواهرش ماما بود برگشت گفت میخواین براتون استین بالا بزنیم فلان شوخی بیجا 

اخه الان نامزد خودت میبود دخترا میگفتن اره دوستداشتنیه فلانه از دستش دادیم بهت برنمیخورد؟ 

اخه در حضور من اونی ک خواهرش ماما بود برگشت گفت میخواین براتون استین بالا بزنیم فلان شوخی بیجا اخه ا ...

نه ، بقیه مسئول رفتار خودشونن و تعهدی نسبت به من و طرفم ندارن

به علاوه من با کسی ازدواج میکنم که بهش کاملا مطمئن باشم و با یه حرف ساده دست و دلم نلرزه

دیگه اینکه کی چی گفته به من مربوط نیست 

 بگه خب

چیکار کنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز