بچها نامزد رسمی نیست ولی چون پزشک متخصصه نمیدونم چرا اینقدر همه دخترا اذیت میکنن
نمیدونن ک با منه ولی خب ی جورایی غیر مستقیم مشخصه
نامزدم داشت با دوستش حرف میزد بعد دوستش طرفش ماماست بعد گفتش ک زندگی ماماها و پزشکا باهم پایداره چون ماما ها عاشق و مهربونن(دوستش متاهله داشت از رابطه اونا تعریف میکرد به منظوری نگفت)
بعد هرچی ماما بود بحث شوخی رو باز کردن یکی از دوستان خواهرش ک ماماست رو حتی اورد توی گروه هعی هم شوخی بی جا و کاملا با منظور من بالاخره زنم میفهمم
مثلا دختره میگفت حیف شد من ازدواج کردم کاشکی فیریزرمیشدم بعد یکی دیگه از افراد گفت نگران نباشید گروه ماما زیاد داره بعد باز اولیه برگشت گفت نه خب اونجوری من حسودیم میشه دکتر فلانی خیلی دوستداشتنیه😑😑😑😑😑
من خودم اعصابم خورد شد
شما بودید چه واکنشی نشون میدادین