2777
2789

لطفا لطفا نپرسید تو کجا بودی تو چیکار کردی چرا حق داره چون واقعا عصبانیم

حق بدید بهم الانم که حرف میزنم با گریه هست

من امشب شوهرم و بچه هام و گذاشتم پیش پدر شوهرم بعد دادن کادو روز پدر اون که به یاد گذشته با پدر و مادرم سه نفری بریم بیرون(اینو بگم که تک فرزندم)

رفتم خونه مامانم و کلی تیپ زده بودم همه لباس هامو ست پوشیده بودم رفتم خونه مامانم اینا

پدرم هم کلی خوشحال بود روز پدره و عصابش خوب بود

اینم پیش پیش بگم مامانم تابستون عمل تیروئید انجام داده  و همیشههههه بهونه میاره که من به خاطر عملم عصبی میشم ولی از قبل عمل اینجوری عصبی بود

ما سوار ماشین شدیم ۳تایی و هنوز راه نیفتادیم بابام مسیر و کج کرد سمت خونه بابابزرگ سمت پدریم(باباش)و مامانم گفت چرا کج کردی اینور 

گفت برسم کادو بخریم بدیم به بابام

مامانم گفت از کجا بخری؟ از اینجا که گرونه؟ 

من برای خودم از اینجا نمیخرم برای بابات بخری؟

بابام گفت تو و خواهر و برادرت برای بابات گوشی خریدین و زودتر دادید من نمیتونم برای بابام یک پتو بخرم ببرم براش؟

مامانم هم دائم میپیچه توی دست و پای بابام

بابام هم از صبح سر قضیه پر بود و مامانم هم اینجوری داشت ادامه می‌داد

بعدم برگشت خونه و گفت ریدی تو عصاب من امروز اصلا کادو هم نمی‌برم 

و برگشتیم خونه

منم الان اومدم تو ماشینم(با ماشین من بودیم)و همینجوری دارم اشک میریزم که چقدر بدبختم 

الان چیکار کنم درست شه؟

چون بابام خیلیییی عصبی شد

منم کلا توی بیشتر بحث ها طرف مامانم هستم

ولی ایندفعه ۱۰۰۰هیچ طرف بابام هستم

چیکار کنم آشتی کنن؟

چجوری یهو موضوع و ببرم سمت دیگه ای؟

هنوز برنگشتم پیش شوهرم اینا دارم ماشین پارک میکنم برم بالا

یک چیزی بگید که موضوع رو کلا عوض کنم یهو انگار نه انگار

لطفا دلداریم هم بدید چون حق بدید آنقدر آدم تیپ زده باشه و ذوق داشته باشه بعد یهو این اتفاق بیافته...

مامان سه قلو ها

ببخشید خیلی معذرت میخوام شاید از دستم ناراحت بشی اما من به عنوان یک زن میگم زندگی کردن با زنی مثل مادر شما واقعا یک جهنم تمام عیاره.


 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ببخشید خیلی معذرت میخوام شاید از دستم ناراحت بشی اما من به عنوان یک زن میگم زندگی کردن با زنی مثل ما ...

نارادت نمیشم واقعیت 

بابام موقع عمل مامانم کلی ناراحت بود و استرس داشت در حدی که بدنش از این تاول های استرس که اسمش و یادم نمیاد زد (فکر کنم زنا)بعد بابام یک روز پدر که روز خودش آرامش نداره


مامان سه قلو ها

آشتی میکنن خودشون روز اول زندگیشون که نیست دفعه اولی هم نیست که دعواشون میشه پدرمادرها همینن یادشون ...

مرسی بابت دلداری

توی فکر این بودم یک فیلم بذارم و یک غذا درست کنم و سفره خوب بچینم 

نظرت چیه؟

مامان سه قلو ها

نارادت نمیشم واقعیت بابام موقع عمل مامانم کلی ناراحت بود و استرس داشت در حدی که بدنش از این تاول های ...

پدرت واقعا مرده من اصلا تحمل چنین آدمی رو ندارم 

چه زن چه مرد 


 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

پدرت واقعا مرده من اصلا تحمل چنین آدمی رو ندارم چه زن چه مرد

اره واقعا هست

مامانم فوق  العاده کینه ای و عصبی

بچه بودم میرفتم سرم و میذاشتم روی شونش وقتی زیاد میچسبیدم بهش ولش نمیکردم سرم داد میزد😑

مامان سه قلو ها

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز