رفتم شال بگیرم فروشنده دوتادختر بودن ک انگار از دماغ فیل افتادن،دارم میگم فلان شالو بده ب جای اینکه با روی باز بامشتری برخورد کنه داره رخت و لباس منو برانداز میکنه فکرکردن کی هستن بعضیا نگاه بالا ب پایین داشتن،اصن اینقد بدم اومد و جوسنگین بود دیکه زدم از مغازه بیرون