2777
2789

تو حیاط خونه مون بودم...بعد کارفدمام اومده بود خونه مون.کارفرمام خانمه....بغلم کرده بود قربون صدقه ام میرفت..🤣🤣

بچه ها منم یه موقعی این بیماری""با دلایل منطقی میشه نظر دیگران رو عوض کرد.""رو داشتم.شفا گرفتم شکر خدا🤲

خواب دیدم تلویزیون میبینم فیلم یه دختری بود که براش خواستگار اومده بود پسره با مادرش بود فقط 

بعد این دختره برای این که پز بده مثلا خونه داره موقع شام بیست سی تا قاشق برا دو مهمون آورد 

بعد من که داشتم می‌دیدم گفتم ببین برا مهمون چقدر قاشق آورده 

که یهو از تو تلویزیون چشاشو یه جوری کرد برام و گفت به تو چه هااااا به تو چه 😂

صدا کن مرا، صدای تو خوب است، صدای تو سبزینه ی آن گیاه عجیبی ست که در انتهای صمیمیت حزن میروید🥀

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

سلام لطفا برای شفای محمدصادق و خواهرش یه دونه صلوات بفرستید یا دعاشون کنید.

در زمان حضرت موسی (ع) یک زن پاک سرشت نزد حضرت موسی (ع) آمد و به او گفت: ای پیامبر خدا برای من دعا کن که خدا به من فرزندی صالح عطا کند تا قلبم را شاد کند. حضرت موسی دعا کرد، ندا آمد: ای موسی آن زن را عقیم آفریدیم. حضرت موسی به زن گفت: خداوند فرمودند که شما را عقیم آفریده. زن یکسال بعد آمد و مجددا از حضرت موسی خواست که دعا کند تا خداوند متعال به او فرزند صالح عطا کند. حضرت موسی دوباره دعا کرد. خداوند مجددا فرمود: ما این زن را نازا آفریده ایم. بعد از یکسال حضرت موسی زن را دید که یک کودک در آغوش دارد. از او پرسید: این فرزند کیست؟ آن زن گفت: فرزند من است. حضرت موسی به خدا عرض کرد: بارالها، چگونه این زن فرزند دارد در حالیکه عقیم است؟؟خداوند فرمود: موسی هر بار که به او گفتم: عقیم، او مرا رحیم خواند. پس رحمت من بر تقدیر و سرنوشت پیشی گرفت و به او فرزند عطا کردم. 

یه فیلم اکشن دیدم همونم شب خابیدم عین فیلو دیدم به جای شخصیت اصلی ک از دست ادم کشا فرار میکرد من فرار میکردم کل ۷-۸ ساعتی ک خابیدم خاب دیدم طوری ک بیدار شدم حس میکردم چن تا گلوله خوردم همش داشتم بدنمو چک میکردم

جن اذیتم میکرد من کتکش زدم

بیا ای دل بگوییم از بهاران🌱بهاران موسم گل فصل باران🌱فراگیرد جهان را شور و غوغا🌱تو گویی باده میجوشد ز مینا🌱بغرد ناگهان ابرسیاهی🌱ببارد بر بساط مرغ و ماهی🌱روانتر آبها درجویباران🌱دوان تر بادها در کوهساران🌱بهاران شاهکار روزگار است🌱کجا مثل بهاران شاهکار است🌱

یه بارم خواب دیدم جن دوید سمتم یهو یه آدم که سرش اسب بود اومد جلوم باهاش جنگید من پرواز کردم رفتم همسایه مون با تفنگ منو زد در حال سقوط بیدار شدم اخخ

چی بگم؟ از سختی هام که زیادن یا دل خوشی هام که ناچیزن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز