به این فکر کن بعد اینکه قبول شدی یه تابویی شکسته شد
بالاخره بهش رسیدی از رسیدن بهش حرف بزن نه فکر کردن به سختی هایی که اون دوران کشیدی...
کاملا درکت میکنم اما همینکه یه مرحله جلو رفتیم نباید انگیزه بده بهمون؟ که از پس سخت تر از ایناشم برمیایم پله پله میریم جلو
من خودم همچین روشی دارم که هر روزی که دانشگاه میرم همون روز شده تا ساعت ۲ ۳ طول بکشه میشینم هرچی که استادا گفتن رو اگه کتاب باشه میخونم و دوره میکنم اگرم صداشو ضبط کرده باشم اونو بارها گوش میدم تا ملکه ی ذهنم بشه عملی هم باشه تو ذهنم اتفاقاتی که سرکلاس افتاد رو مرور میکنم خیلی این مهمه که روی هم تلنبار نشه حتی دروس عمومی که به ظاهر ساده میان جوری که فکر میکنیم ۲ روز قبل از امتحان میتونیم تمومش کنیم و نمره کامل بگیریم ولی از تایمی که اون دو روز شروع میشه میفهمیم چی اشتباهی کردیم