تقریبا ده روزه سرکلاژ شدم. افتادم رو تخت بی حوصله و به بطالت دارم میگذرونم.
خیلی حس بدیه برای امور روزمره ت محتاج دیگری باشه حتی اگه مادر و همسرت باشن و بی هیچ منتی این کارهارو بکنن...
دلم میخواست این روزا کتاب های تربیت کودک بخونم ، قرآن و ذکر و دعا بخونم واسه آینده بچم .
اما حوصله هیچ کاری ندارم و مدام موبایل دستمه.
از دست خودم ناراحم حس میکنم روزهای مهمی رو دارم از دست میدم و به بچم ظلم میکنم...
استرس و نگرانی آینده هم بماند...
واسه من و همه مامانای دل نگران دعا کنید حال دل و روح و جسممون خوب بشه و بچه هامون سالم و سلامت و صالح به دنیا بیان