توبچگی مادرم مرد.تویک خانواده پرجمعیت پدرمم یک پیرمردمتعصب ازدواج کردیک زن بابا خدانشناس باورت نمیشه از تن من بچه یتیم درمیوردمیکرد تن دخترش😭ولی من توسختی خودموپاک بالااوردم به هیچ جنس مخالفی محلی ندادم..ازدواجم آقام یک مرد ایده ال بودفک میکردی پسرمحشریه ولی ازبعدعقدبیچارم کردهمش وهرروزقهر..میگف چراکارهای خالمونمیکنی چرالباسای مادرمو نمیشوری فحش مادربمن میداد..الانم جاری قبلیم فک جداشده رفته دعابراش نوشته هرچی خرج کردم فائده نداشت دیگه پول ندارم
چرا طلاق نمیگیری؟
جداشو خونه باباتم برنگرد بروسرکار شده ی زیرپله ای اجاره کنی بکن ولی نه بااین پفیوز بمون نه تواون خونه بابات برگرد
بی دلیل من ودخترمو اذیت وعذاب میده من مگه چکردم..من هرچی دعاوقرآن خوندم بی فائده بود..من مادرندارم خانوادمم همه سن بالان نه جایی نه کسی دارم..نمیدونم چکارکنم..بیشترازهمه ازخداناراحتم چرااینقدرسختی نصیبم کرد.چرایک دختردوساله باید یتیم شه حتماخدافکری کرده بود برام..چکارکنم آروم نمیشم از تنهایی وزندونی شدنم قلبم داره میپوکه
خسته شدم خیلی....کاش همین امشب بمیرم
خداااااااااااااااااااااااااااااااااا😭
جدا شو
مطمئن باش دخترتو تو اون وضعیت حالش خوب نیست
انقدرم پولتو خرج دعا نکن به جاش پول پس انداز کن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
