يا اينجوري خخ
حالا جدا از بحث تاپیک...خوشگلیا😉
ی ماشین(تاکسی اینا نبود)) گرفته بودم برم سمت خونه مادرم ..راننده که گفت آی ندارم و فلان و بمان باید تا شب اینقد پول خرج آمپول (بیماری خاص))بچه ۱۰ ساله امبدم ..شماره کارتشو گرفتم رفتم به شوهرم گفتم..از خانوادمو و خودمون پول جمع کردیم ۷۰۰تومن براش ریختیم..شمارشم گرفته بودم ک همسرم زنگ بزنه بهش بگن برات ریختیم خرج درمان رو خیالت راحت..پول رو ک ریختیم شوهرم گفت زنگ نمیزنم پیام میدم داد..اون آقا اصلا ج نداد..فک کنم سر کار گذاشته بود..هرچند ما پول رو رضای خدا دادیم..از این کارا زیاد میکنم..ولی الان ب این نتیجه رسیدم پول رو به شخصی ک واقعا ازش مطمئن شدم بدم
واسه تولد دوستم که هی میگفت هفته دیگه تولدمه هیچکی دوسم نداره، کات کردم و ناله میکرد کادوی گرون خریدم، کلی خوشحال شد. دوست دیگم پولدار بود براش شال ارزون خرید گفت کافیه همین حد.
چند ماه بعد، همون خانم ناله کن، واسه تولد خودم یه پیام تبریک هم نفرستاد حتی! 😑
فهمیدم که بعضی چیزا لیاقت آدمه نباید دخالت کرد.
[QUOTE=49953637]دیروز رفته بودیم بیرون بعد یه زنی رو دیدم ظاهرش فقیر بود بچه ش هم لباساش کهنه بود کفش پاش نبود.به شو ...[نه عزیزم بخشندگی بود
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
