تو سال ۸۶ با یه دختره آشنا شده دختره هم عاشقش شد به دختره گفته برو خونه بخر خونه رو بزن بنام من تا بگیرمت دختره هم چون پولدار خونه خرید بعد خونه رو بنامش زد باهاش ازدواج نکرد چون تو محضر آشنا داشته با پارتی بازی هیچ امضایی از دختره نگرفت یعنی دختره نمیتونست ثابت کنه این سرش و کلاه گذاشته بعد همش دختره رو تهدید میکرده انقد اذیتش کرد تا آخر دختره تومور مغزی گرفت حتی هزینه درمانشم نداد تا دختره فوت کرد