یه وکیلی میگفت ۶۰سال وکالت انجام دادم اکثر شکایات بین کسانی بود که به هم اعتماد داشتند مثلا وقتی یه مبلغی به کسی میدی نمیره ولی وقتی کل سرمایه اتو میدی دستش میذاره میره حالا تو ک کل احساساتتو خرجش کردی میگی چرا یه دفعه اینجوری شد؟؟!
یه دیالوگ غمگین هست که میگه :"کاری نکن ازت متنفر بشم ، دوست داشتنت ب اندازه کافی دردناک هست ... موقع جدایی بهش بگید خوشحالم که حداقل سایه تاریک زندگی تو نشدم ، باشد که خاکسترم محرابِ ققنوس نجات یافته ی تو باشد . و در نهایت کسی قلبت را میشکند که به او گفته بودی از شکسته شدن خسته ای ... کدوم بدتره ؟ زندگی کردن مثل یه هیولا ..،، یا مردن مثله یه انسان خوب ...و چقد ترسیده بودی زمانی که از خودم به خودم پناه آورده بودی ... شبیه کسایی که بهت آسیب زدن نشو ، شبیه کسایی شو که کمکت کردن بهتر شی ....