2777
2789

باورتون میشه؟بعد چندین ماه میگم بریم خونه ی پدرم میگه برم چیکار کنم!! بعد همین مرتیکه از وقتی و باباش مرده پنجاه روز منو علاف خودش کرده بود و کلفت خونه ی ننش هرروز اونجا بودم کاراشون رو میکردم آخرم شوهرم طلبکار بود.مبخوام دیگه از این به بعد نرم خونه ی مادرش بگم اگه خونه ی پدرم رفتی منم خونه‌ی مادرت میرم نری نه .البته من از خانوادم پونصد کیلومتر یعنی پنج ساعت دورم همیشه هم تنها میرم چون با من نمیاد بعد جاریام همه با شوهرتون میرم چندروزی میمونن و برمیگردن

تو نه غمی بدانمت💔نه نامه ای بخوانمت🖤

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خسستم من خیلی باهاش راه اومدم

میفهمم ولی زندگی تون ارزش تلاش داره

نمیگم راه بیا باهاش

میگم راه رو نشونش بده اونم باهات راه بیاد

بشین منطقی باهاش صحبت کن

یه وقتی که هر دو ارومید خیلی مهربون بپرس چیزی توی خونه ی شما اذیتش میکنه که نمیاد؟ علتش رو توی یه صحبت آروم پیدا کن

یا بهش بگو اومدنش باعث دلگرمیته بگو نیاز داری بهش تکیه کنی. مخصوصا وقتی میری خونه بودنش باعث میشه دلت قرص بشه

میدونی منظورم چیه؟

حس خوب بده تا حس خوب بگیری


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز