من دیگه داشتم ب قهقرا میرفتم
کلا چشم خیلی روم میفته
دختر جذاب خفنی نیستم ولی بدجور روم میفته
یه آقایی هست بهش زنگ زدم گفتم چیکار کنم سرکتاب باز کرد گفت یه چشم بزرگ روته
چرا فلان کارتو اعلام کردی
سریعا یه مرغ سفید قربونی کن و برسون دست نیازمند صدقه مرغ رو
اسپند هم سر اذان ظهر و مغرب دود کن توی خونه
امروز صبح مامانم رفت اینکارو کرد