بچه ها یه اقایی هست تا منو میبینه یا وارد جمع میشم فقط نگاهش رو من هست یعنی خدا شاهده یک ثانیه هم نگاهشو برنمیداره اما برای اینکه موقعیت رویارویی قراره پیش بیاد سریع در میره یعنی فرار میکنه ها دست پاچه جوری که میره تو دل بقیه!!! چرا همچین میکنه این؟
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
🦒 زرافهی بابا هستم(زرافه پرو پرو پرومکس) همیشه سرم بالاست.دنیا رو از زاویهی بالاتری میبینم، صبورم، آرومم، ولی اگه لازمه باشه میتونم با یه لگد فیل بندازم!میگن زرافهها کمحرفن، ولی دلیلش اینه که ما از اون بالا کلی چیز میبینیم که بقیه نمیبینن.یه زرافه هیچوقت عجله نداره، چون به مسیرهای بلند، دید بهتری داره پس اگه میبینی آرومم، بدون که دارم کارهای بزرگی میکنم..قدم بلنده،حوصلهام هم بلنده ولی صبرم نه..گفتم بدونین...نسخه اورجینال زرافهی سایت هستم.یه زرافهی پیشرفته و همراه با تکنولوژی روز دنیا سوالی بود در خدمتم..در ضمن توی اطلاعات سن من نیست سن انقلابه ۱۳۵۷.۱۱.۲۲
منم یکی اینجوری بود برام حتی نگاه هم نمیکرد ولی دستپاچگیشو میفهمیدم
بعدا فهمیدم عاشقمه
شادمهر میگه وقتی نگات نمیکنم یعنی گرفتار توام
کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شدكوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود بردمن پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين مي نوازد، آرام، آرام. پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد
شاید بخاطر اینکه نفهمه دوستش دارید. من بچه بودم از دختر خالم خوشم میومد واسی اینکه کسی نفهمه میزدمش ...
وای خدا لعنتت نکنه
کاربر قدیمی. [ هارمونی ] دستهايم را در باغچه مي كارم سبز خواهم شدكوچه اي هست كه در آنجاپسراني كه به من عاشق بودند، هنوزبا همان موهاي درهم و گردن هاي باريك و پاهاي لاغربه تبسم هاي معصوم دختركي مي انديشند كه يك شب او راباد با خود بردمن پري كوچك غمگيني را مي شناسم كه در اعماق اقيانوسي مسكن دارد دلش را در يك ني لبك چوبين مي نوازد، آرام، آرام. پري كوچك غمگيني كه شب از يك بوسه میمیرد و سحرگاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد
هیعی پسر خاله منم همینجوری بود دوسال صبر کردم نیومد جلو برای مسائل خانوادگیش منم مجبور شدم به خواستگارم جواب بدم
هر وقت خواستی جا بزنی؛به حس خوب بعد از نتیجه گرفتنت،به آخیش گفتن بعد رسیدنت،به برآوردن شدن آرزوهات،به حس رضایت درونت،به خنده ی از ته دلت،به اشک شوق مامانت،به لبخند مغرورانه بابات فکر کن و ادامه بده ادامه بده...
مامان تمساح کوچولوام🌸🎀قراره خانوم دکتر آینده هم بشم با همه سختی ها میگم من میتونم من میتونم من میتونم..برسه روزی که تایپک قبول شدنمون رو با شما به اشتراک بزارم✨️💕