من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
شوهر من فقط نصف شب از خواب بیدار میشد میگفت عاروقش رو گرفتی؟
يک روز كه تصورش را نمیكنی،جايی كه در خواب هم نديدهای،لحظهای كه به هيچ چيز فكر نمیکنی،و تازه رها شده ای از بند آرزو،از جانب پروردگار دريافت خواهی كرد ،چيزی فراتر از آنچه در طلبش بودی...
یعنی اینکه به پدر اجازه نمیده که اونم مراحل پدری رو طی کنه اکثر مسئولیت ها رو خودش گردن می گیره در نهایت فقط اجازه میده پدر با نوزاد یکم سرگرم بشه ازشونم بپرسی میگن حوصله نداره خستس بلد نیس
منظورم اینه که از پدر نمیخواد که اونم یه قسمتی از رسیدگی به فرزندشو به عهده بگیره اکثرا فک میکنن بچه داری فقط وظیفه خودشونه به پدر اجازه نمیده اونم کاری بکنه تا پدر شدن رو درک کنه
دقیقا منم حس میکنم از اینجا شروع میشه منظورم اینه که ما زنا از روز اول با نوزاد و فرزند اخت می گیریم و باهاش بزرگ می شیم و به مادری کردن براش عادت میکنم بماند که بخشیش غریزیه ولی پدرا این مراحلو از روز اول تولد نوزاد تجربه میکنن پس یعنی ما نه ماه جلوتریم ازشون ولی بعضی از زنا رو میبینی زود بچه داری رو میزاره رو کولشو و همشو خودش بلند میکنه تازه شکایت میکنه چرا پدر کمک نمیکنه
والا ما اجازه میدیم خودشون شونه خالی میکنند.شوهر من فقط نصف شب از خواب بیدار میشد میگفت عاروقش رو ...
جدی میگی؟ بهش از همون روز اول اجازه دادی با بچه سر وکله بزنه ؟پوشک غذا خواب و...؟بعضیا حتی به دلیل (نمیگم بهونه) اینکه نوزاد روزای اول ممکنه اسیب ببینه اجازه نمیده پدر بچه رو بغل کنه
منظور من اینه که ما ار روز اول حاملگی شروع به اشنا شدن با فرزند و مادر شدن می کنیم ولی اقایان نه ماه بعد تازه با یه موجود ضعیف اشنا میشن تازه کنار اومدن با اون موجود جدید کنار اومدن با احساساتشون کنار اومدن با هورمون های بهم ریخته مادر فاصله ای که بین خودشو همسرش میوفته و در کنار این نوزاد پدر رو مثله مادری که تو شکمش بزرگ شده نمیشناسه و باهاش ممکنه یکم غریبی کنه
جدی میگی؟ بهش از همون روز اول اجازه دادی با بچه سر وکله بزنه ؟پوشک غذا خواب و...؟بعضیا حتی به دلیل ( ...
به نظر من بهانه است ...چون همون کارایی که یه مادر بالغ میتونه انجام بده یه پدر هم میتونه انجام بده
يک روز كه تصورش را نمیكنی،جايی كه در خواب هم نديدهای،لحظهای كه به هيچ چيز فكر نمیکنی،و تازه رها شده ای از بند آرزو،از جانب پروردگار دريافت خواهی كرد ،چيزی فراتر از آنچه در طلبش بودی...