طلاق خیلی سخته

اگر این حرفت جدیه پس خوب گوشاتو وا کن

ازدواج در شرایط طبیعی اش مثل هندونه ی در بسته ست چ برسه ب شرایط غیر طبیعی ک یه زن شوهر دار با یه مرد بریزه روهم ...

فکر نکن رفتی با یه یاروی دیگه ازدواج کردی اون مرتیکه بپرستتت ...عشق سابق یا هر کوفت دیگه همشون یکی ان یه چیز ازت میخوان ...

  مردی ک‌دنبال زن شوهرداره 

 مثل سرابه مثل باتلاقه... میری پیشش و گیر میکنی میبینیش و وا میدی 

بعد بدبختی های پی در پی و در آخر فقط خودت میمونی و هزار گرفتاری ک خودت برا خودت رقم زدی... ضمنا به این آدمای لجن نگو عشق ...چون زندگی باهاشون عین رفتن ب یه لجنزاره ک تا وارد نشی متوجه نمیشی 

نمیدونم خداکمک هممون بکنه الهی

سلام

بابت اتمام زندگی مشترکتون خیلی متأسفم

اول اینکه تا ۶ ماه بعد از جدایی دوران سوگ شماست

اگر میخواین به شادابی و نشاط برسید

دوره ی سوگ رو طی کنید، نه اینکه ازش فرار کنید.

تو این ۶ ماه گریه کنید

داد بزنید

عکس پاره کنید

و...

توی خودتون نریزید

ولی بعد ۶ ماه باید حالتون بهتر شده باشه.

بهتر شدن به این معنا نیستش که فراموش کنید همسر سابقتون رو یا رنج هایی که کشیدید.

یعنی رنج ها رو بپذیرید و کنار بباید و در کنارش رشد همه جانبه داشته باشین.

تظاهر نکنید که قوی هستین.... شما به کسی قوی بودن بدهکار نیستین....طبیعیه که یه دورانی افت کارکرد و حال بد داشته باشین.

سعی نکنید فراموش کنید... من الان به شما میگم که به فیل صورتی فکر نکنید... تصویر یه فیل صورتی تو ذهنتون نقش بست، پس هر چی سعی کنید فراموش کنید بیشتر یاداوری میشه..

برنامه ریزی کنید... سردرگمی حالتون رو بد میکنه..

خودآگاهی تون رو ببرین بالا، یعنی. ببینین چی شما رو خوشحال میکنه، تو برنامه لحاظ کنید..مثلا سفالگری، خطاطی، دوخت و دوز، بازی با خردسالان، اشپزی، استخر رفتن و ورزش و....

معنویتتون رو بیشتر کنید...ببینید چطور می تونید ارتباطتون رو با خدا قوی تر کنید، مثلا با نماز یا رفتن به امام زاده یا خوندن یه دعا یا حتی گوش کردن به صدای آب و پرنده ها و....

خدا رو منبع قدرا قرار بدید و به خدا عشق بورزید.

و در آخر تا زمانی که حالتون بهتر نشده و کنار نیومدند، اصلا وارد رابطه با فرد جدید نشید

امیدوارم براتون مفید باشه و عاقبت بخیر شید

بمیرم الهی

زمان بگذره درست میشه 

کار خوبی کردی جدا شدی 

خدا لعنتش کنه الهی.  ان شاالله شما هم یه روزی حال دلت خوب میشه

من دوسال بودم خداروشکر کن داری جدا میشی 

خواهش میکنم گلم

ان شاءالله در این مسیر پر پیچ و خم خدا در کنارتون هست

خیلی طبیعیه که شما فکر می کنید دیگه خوشحال نمی شید

یا از مرد ها بدتون میاد و...

ولی مدتی که بگذره کم کم همه چیز بر میگرده به حالت سابقش 💗🌱

زخم شما خیلی عمیقه و تا آخر هم جاش میمونه 

کمرنگ میشه خیلی، ولی هست، اینم طبیعیه

اما شما اگر این دوران رو خوب سپری کنید یاد می‌گیرد با این زخمی که کمرنگ میشه زندگی کنید

باز اگه دوست داشتید پیام بزارید با هم صحبت کنیم 

یاعلی

سلام عزیزم 

عزیز منم عینا شرایط شما رو دارم ولی خیلی شدید تر با یه بچه شش ساله با ۹ سال زندگی که شوهرم از ازدواج قبلیش یه بچه ۷ ساله بیش فعال بی ادب داشت که ۹ سال مثل بچه کلاس اولی روزی چند ساعت تابستون و زمستون باهاش درس کار میکردم انقدر که بی استعداد بود 

بچه خودمم از ۱ سالگی دچار بیماری صعب العلاج شد ۹ سال فقط و فقط بخاطر بچم کتک و فحاشی و تهتمت و دوری از خانواده رو تحمل کردم تازه تو بارداری تمامی مهریه ام رو ازم با کتک و تهدید گرفت من بازم تا امسال تحمل کردم چون واقعا طاقت تحمل و دوری از بچم رو که این همه سال بخاطرش عذاب کشیده بودم رو نداشتم 

شاید باورش سخت باشه منو تو بارداری چندین بار انقدر کتک میزد که خودش میترسید و زنگ میزد اورژانس  

ولی از دوم مرداد که آخرین بار کتکم زد دیگه ترکش کردم 

بچه ام رو حتی نمیزاره ببینم 

نه مهریه دارم که اجرا بزارم نه بچه ام رو میبینم داشتم دیونه میشدم 

تا دو هفته پیش چله زیارت عاشورای آیت اله حق شناس رو شروع کردم واقعا ارامش عجیبی گرفتم 

وافعا از صمیم قلبم براتون ارامش طلب میکنم و خدا رو هزاران بار شکر کنید که بچه ندارید چون این آدم‌های روانی بخاطر بچه بیشتر اذیتتون میکنن و فقط از خدا همه چی بخواین