خونه مادرشوهرم بودم رفتم دستمو بشورم بیام جوجه رو سیخ بزنم دیدم برادرشوهرم زودتر از من رفت نشست گفتم ااا فلانی شما داری سیخ میکنی بیا کنار من سیخ میکنم من که خودم متوجه نشدم فقط یه لحظه دیدم جاریمو خواهرشوهرمو همشون قرمز شدن از خنده😶🫣😄
یه بارم رفتم سوپرمارکت چندتاپسربودن انگار که دوست بودن گفتم شامپو نرم کننده گاو (داو) دارید؟به زور خودشونو جمع کردن منم به زور نمیخندیدم گفت نه خانم دالوخونه ها دارن من پاشیدم از خنده و باعجله اومدم بیرون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
