2777
2789

اقا رفتم دکتر یه پسریم تو کوچه خوشتیب اینا اومدم کلاس بزارم رفتم دکتر از اونور برگشتم از پله اومدم باکلاس مثلا بیام پایین قیافه بگیرم پام لیز خورد با باسن پخش زمین شدم دیدم یارو اینجور نگاه کرد😐🙂منم سری خودم جمع کردم 🏃‍♀️فرارررر

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

واااااااااااااای لعنت بهتتتتتتخوبه فحشی چیزی ندادی اووووووف🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

نمی‌دونم اتفاقا من همیشه با خواهرم با فحش صبحت میکنم راجب بقیه ..شاید اون‌روز صدقه ای چیزی در راه خدا دادم خدا بهم رحم کرد وگرنه من بیشتر اینجوری می‌نوشتم ک .اه اه ببین دختره چی گذاشته پروفایلش یا ....

نمی‌دونم اتفاقا من همیشه با خواهرم با فحش صبحت میکنم راجب بقیه ..شاید اون‌روز صدقه ای چیزی در راه خد ...

بعد چی شددددد

چی گفتی؟؟؟؟

وااااای😂😂

خدایا خودت بهتر میدونی حکمتت چیه.نذار کسی حسرت به دل بمونه.دنیا به اندازه کافی سخت هست و ادما به اندازه کافی ظلم میکنن،ولی شما خدایی کن و چیزایی که فقط از خودت برمیاد رو بهمون عطا کن.

😅😅من در همه موارد سوتی دارم رفتم مغازه ب فروشنده گفتم دل داری نگفتم دل مرغ همه می‌خندیدن☹️

یبارویزیتورچی توز مغازمون بود ومن داشتم سفارش می دادم به شوهرم گفتم هرچی کم بود گفتم گف باشه وداشت ازمغازه خارج میشد ی دفه برگشت گف گوجه نداریم نمی دونم من چرا غش رفتم بیچاره ویزیتوره ساکت مونده بود 

از باغ می برند چراغانی ات کنند     تا کاج جشن های زمستانی ات کنند    پوشانده اند صبح تورا ابرهای تار    تنها به این بهانه که بارانی ات کنند    یوسف به این رها شدن ازچاه دل مبند    این بارمی برندکه زندانی ات کنند   ای گل گمان مکن به شب جشن می روی    شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند   یک نقطه بیش فرق رحیم ورجیم نیست    ازنقطه ای بترس که شیطانی ات کنند  آب طلب نکرده همیشه مرادنیست    گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند

دوسپسرم تو یادداشتای گوشیش یه صفحه داره ک سوتیای منو توش مینویسه😑🤣


  خداواست حفظش دختر اون از توباحال تره .مواظب باش عصبانیش نکنی 

از باغ می برند چراغانی ات کنند     تا کاج جشن های زمستانی ات کنند    پوشانده اند صبح تورا ابرهای تار    تنها به این بهانه که بارانی ات کنند    یوسف به این رها شدن ازچاه دل مبند    این بارمی برندکه زندانی ات کنند   ای گل گمان مکن به شب جشن می روی    شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند   یک نقطه بیش فرق رحیم ورجیم نیست    ازنقطه ای بترس که شیطانی ات کنند  آب طلب نکرده همیشه مرادنیست    گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند

همینجا یه سوتی دادم که کل سایت پوکید...اومدم بنویسم من قشنگ چندبار نی نی یار دیدم بعد در ادامه نوشتم..اشتباه تایپی بود بجای دیدم نوشتم کردم🤦‍♀️😂

خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوه‌های صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب  اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقال من گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖

اینم اینجاخوندم .می گفت با خواهرم وشوهرخواهرم رفتیم پیش لحاف دوز خواهرم میخاست بالشاشو بده یباردیگه پرکنن بعد روبه مرده کردوگف آقا بزنی بکنی توش چقدرمیگیری آقاهه همین طورواستاده بود که شوهرخواهرم دست خواهرموگرف گف بیابریم من خودم این کارارو برات می کنم پولم نمی گیرم

از باغ می برند چراغانی ات کنند     تا کاج جشن های زمستانی ات کنند    پوشانده اند صبح تورا ابرهای تار    تنها به این بهانه که بارانی ات کنند    یوسف به این رها شدن ازچاه دل مبند    این بارمی برندکه زندانی ات کنند   ای گل گمان مکن به شب جشن می روی    شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند   یک نقطه بیش فرق رحیم ورجیم نیست    ازنقطه ای بترس که شیطانی ات کنند  آب طلب نکرده همیشه مرادنیست    گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند

چند روز پیش بارون شدید بود من با چتر داشتم میرفتم محل کارم 

در حال رفتن بودم و خیلی عجله داشتم  که دیر نرسم یه لحطه دیدم از حرکت ایستادم

چترم گیر کرده بود و من هاج و واج و یه آقایی هم اون طرف وایستاده بود با چشای گشاد شده نگاه می‌کرد 

وخودمو از نگاه آقاهه خندم گرفته بود خودم جمع وجور کردم و چتر نجات دادم

ولی خیلی وضعیت بدی بود

شما نینی سایتی مهربون لطفا میشه برای سلامتی خودم وخانواده ام دعا کنید و یه صلوات مهمونم کنی.                           
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

دوستی

گیلدااا123 | 12 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   آرزو_1388  |  3 ساعت پیش
توسط   honye_ella  |  15 ساعت پیش
توسط   مادرزنم  |  1 ساعت پیش