دوران راهنمایی بودم
توی تاکسی یه پسره( راننده) شکلات به خواهر برادرام داد بعدش به من
خشکم زده بود برش نمیداشتم مامانم گرفتش( خجالت میکشیدم)🫠😂
اون موقعه خودم رو خیلی بزرگ میدیم
من بیست سالم بود یه خواستگار خوب داشتم قرار آسنایی گذاشتن خانواده ها بعد سلام و احوال پرسی زرتی پرسیدم حقوقت چنده😐
منم یبار نامزدم گف چشمم یچی رفته گفتم چی گف فوت کن اومدم فوت کنم لبامو بوس کرد اون اولین بوسمون بود هول شده بودم بعدش ☹️☹️☹️
وایی من مورد زیاد داشتم موقع بله برونمون بعد از صیغه سوهرم دستشو گذاشت روی رستم و منم عین منگلا دستمو کشیدم بیرون و با اخم نگاش کردم حالا قیافش🥺
واااای اسی مردم از خنده 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
اولین بار شوهرم
بهم دست زد و بعضی چیزها ، خودمو زدم غش .که ای وای من شیطم بهم دست نزن .
با نقشه بود.
چون میدونستم تا دو ماه دیگه نمیشه عقد کنم و محرم بشیم. گفتم عادت نکنه تو نامحرمی
عزیزمم😅♥با خوندن این تاپیک یه لبخند پررنگ اومد رو لبم.
عشق و محبتتون پایدار باشه الهی🧡
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
