سلام.
من دیگه بریدم،سی و پنج ساله ازارم داده
متنفرم ازش
احساس میکنم دلم میخواد بکوبم تو دهنش
روانیم کرده دیگه
ازهزارتا نامادری بدتر
دیگه خسته شدم
همیشه با توهین و وحشی بازی باهامون رفتار میکرد
کتک و تحقیر و توهین
بزرگ شدیم ازدواج کردم گفتم میرم از خونه راحت میشم
ماهی یکبار با پیامک و زنگ فحش کشم میکنه
داداشکمو از خونه فراری داد
منم راه دورم
بابامو روانی کرد
ولمون نمیکنه
چرا نمیمیره؟
من
خیلیا
منم
اووووف.
امان از این والدین رو مخی.
خوبه که دوری
چندین بار اسباب کشی داشتم نیومد زایمان کردم نیومد بچه من سه ماهش بود اومد دیدش
مریض شدم بیمارستان بستری شدم نیومد نبود
مادری به حقم نکرده
فقط به هر بهانه فحش و ناسزا
عقده ای ترین موجود عالم
تاحالا انقدر ازش متنفرنبودم
سرهرچیز کوچکی میگه دیگه اسممو نیار سر مزارمم نیا
خب به درک
بمیر تا ببینی میام یا نمیام
من ولی کتک و فحش انجام نداده ولی هفت سالگیم و بعدش تا الان که ۴۳ سالم هست کاری باهام کرده که هیچوقت نمیبخشمش
متاسفانه تو گوشمون کردن والدین مقدسن در حالی که اصلا اینطور نیست خیلی از پدر مادرا به شدت سمی و بی فرهنگن و صلاحیت فرزند داری ندارن درد تو درد مشترک خیلی از ماهاست منم با پدرم چنین مشکلی داشتم
به اندازه موهای سرم کتکم زده
با سیخ داغ گذاشت رودستم دستمو سوزوند جاش مونده
به هر بهانه بهم میگفت ج ن د ه و ...
عقده ای روانی
